اصطلاحات تخصصی اقتصاد
اصطلاحات اقتصاد انگلیسی به فارسی
در این مقاله لیستی کامل از لغات و اصطلاحات انگلیسی اقتصاد به همراه معنی و توضیحات ارائه شده است. این لیست توسط گروه تخصصی ترجمر جمعآوری شده و میترجمان عزیز میتوانند از این اصطلاحات استفاده کنند. با ما همراه باشید.
خدمات ترجمر در حوزه اقتصاد
سایت ترجمه ترجمر با سالها تجربه در کنار شما عزیزان بوده است. خدمات ما در حوزه اقتصاد شامل ترجمه تخصصی اقتصاد، ترجمه کتاب، ترجمه های دانشگاهی، ترجمه مقالات تخصصی و … میباشد. همکاری با بهترین ها در ترجمه توانسته است محبوبیت ما را در هر زمینهای بیشتر نماید. با ترجمر همراه شوید و از تخفیفهای ویژه ما استفاده کنید.
Asset (دارایی)
در اصطلاحات اقتصاد به منابعی دارایی گفته میشود که ارزش اقتصادی داشته و افراد، شرکتها و دولتها آن ها را در اختیار میگیرند تا در آینده منافعی را برای آنها به ارمغان آورد. دارایها در ترازنامهی شرکتها نشان داده میشود که خریداری یا تولید شدهاند. این داراییها در جهت افزایش بهرهوری در عملیات شرکت مورد استفاده قرار میگیرند.
همچنین مطالعه کنید اصطلاحات معماری تخصصی و پرکاربرد
Bankruptcy (ورشکستگی)
در اصطلاحات تخصصی اقتصاد به حالتی گفته می شود که یک شرکت تجاری یا تاجر از عهده پرداخت بدهیهای خود برنیاید و نتواند تعهدات خود را عملی سازد. این افراد را ورشکسته یا مفلس میگویند که فقط برای تاجران و کارهای تجاری به کار برده می شود.
Budget (بودجه)
در اصطلاحات انگلیسی اقتصاد به تخمینی که از درآمد و هزینه در طول بازه زمانی مشخص برآورد میشود، بودجه میگویند. از بودجه برای مدیریت مخارج در طول ماه و سال استفاده میشود.
Budget deficit (کسری بودجه)
در اصطلاحات اقتصاد کسری بودجه زمانی اتفاق می افتد که سازمان بیشتر از درآمد خود پول خرج کند. معمولا کسری بودجه را توسط استقراض خارجی یا داخلی انجام می دهند.
Budget surplus (مازاد بودجه)
در اصطلاحات تخصصی اقتصاد مازاد به مقداری از دارایی گفته میشود که از مقداری که مورد استفاده قرار میگیرد فراتر می رود. به عبارت سادهتر از تفاوت میان داراییها و میزان مصرف یا بدهیها به دست می آید.
Capital (سرمایه)
در اصطلاحات انگلیسی اقتصاد، سرمایه دربرگیرنده هرنوع دارایی مالی یا دارای ارزش مالی مانند وجه نقد موجود در حسابهای بانکی سازمان، همچنین کارخانهها، ماشین آلات و تجهیزاتی که برای تولید در اختیار شرکتها قرار دارد.
Capitalism (رقابت)
در اصطلاحات اقتصاد رقابت حالتی از بازار است که شمار نامحدودی از بازرگانان نتوانند کالا به اندازهی عرضه یا تقاضا نمایند که قیمتی موثری در بازار باشد. رقابت دارای سه مشخصه است که عبارت است از «شمار فروشنگان بالا است، کالا و یا خدماتی که فروخته می شود مشابه هم هستند و فروشندگان اضافی میتوانند به آزادی وارد بازار شوند».
همچنین مطالعه کنید اصطلاحات هنر تخصصی و پرکاربرد
Consumer (مصرف کننده)
در اصطلاحات تخصصی اقتصاد به سازمان یا شخصی که از کالا و خدمات اقتصادی استفاده میکند، مصرف کننده گفته میشود.
Currency (ارز)
در اصطلاحات انگلیسی اقتصاد به تمامی اسکناس های موجود در جهان ارز میگویند. کاغذهای بی ارزشی که ارز نامیده میشوند و به صورت قرارداد بین دولت ها به آنها ارز تعلق میگیرد. این کاغذها به تنها ارزشی ندارند و این دولت ها هستند که به آنها قیمت میدهند.
Deadline (سررسید)
Debt (بدهی)
در اصطلاحات اقتصاد به پولی که از دیگران قرض میگیرد بدهی میگویند. گاها برخی از شرکت ها و سازمان ها به تنهایی از پس مخارج برنمی آیند و اقدام به گرتفن قرض میکنند. در این شرایط بین فرد قرض گیرنده و قرض دهنده قراردادی نوشته می شود و مشخص میکند که قرض گیرنده در قبال مبلغ پرداختی، مبلقی اضافه تر که تحت عنوان قرض شناخته می شود، از آن پول استفاده نماید. قرض گیرنده باید در زمان مشخص بدهی را برگرداند.
Debtor (بدهکاری)
در اصطلاحات تخصصی اقتصاد بدهکار فردی است که باید پولی را بپردازد. البته بدهکاری تنها پول نیست مثلا میتواند یک وسیله باشد یا یک قول و قرار. حتی میتواند یک قرارداد در بین دوطرف باشد که در قبال انجام کاری، کاری را انجام دهد.
Deficit (کمبود)
Demand (تقاضا)
در اصطلاحات اقتصاد به توانایی مالی فرد برای خرید کالا یا خدمات گفته می شود.
Develop (توسعه یافتن)
در اصطلاحات تخصصی اقتصاد رشد اقتصادی که با تغییرات بنیادین در اقتصاد همراه است و ظرفیت های تولیدی از قبیل ظرفیت های فیزیکی، انسانی و اجتماعی افزایش میدهد.
همچنین مطالعه کنید اصطلاحات شیمی تخصصی و پرکاربرد
Economics (علم اقتصاد، رشته اقتصاد)
در اصطلاحات انگلیسی اقتصاد به شاخه ای از علوم اجتماعی اطلاق میشود که تولید، توزیع ، مصرف کالا و خدمات را تجزیه و تحلیل می نماید.
Economist (اقتصاددان)
در اصطلاحات اقتصاد شخصی که از سطح دانش اجتماعی بالایی برخوردار است و با مهرات عملیاتی که دارد میتواند در تخصیص بهینه منابع بسیار مفید باشد. این افراد نظریه ها، تعاریف و متدلوژی اقتصاد را دانسته و میتوانند مسائل اقتصادی در حوزه های خرد و کلان در سطوح مختلف بنگاه و صنعت را تجزیه و تحلیل نمایند.
Economy (اقتصاد)
رد اصطلاحات انگلیسی اقتصاد نظامی اقتصادی است که بر یک منطقه جغرافیایی یا سیاسی دلالت دارد و تولید، خدمات، توزیع یا تجارت، مصرف کالاها و همچنین خدمات را در آن کشور یا منطقه دربر میگیرد.
Embargo (ممنوعیت، تحریم)
در اصطلاحات اقصاد تحریم عمل یا فعالیتی است که توسط چند بازیگر بین المللی (اجراکننده تحریم)، علیه یک یا چند کشور دیگر انجام می شود که هدف آن مجازات این کشورها با محروم ساختن آنها از انجا بعضی مبادلات و یا وارد کردن آنها به پذیرش هنجارهایی معین و مهم است.
Employee (کارمند)
در اصطلاحات تخصصی اقتصاد به فردی که به صورت پاره وقت یا تمام وقت یا قردادی وظیفه دارد فعالیت فکری را در یک سیستم اداری سازمانی یا شرکتی انجام دهد. و در ازای آن حقوق ثابتی را دریافت نماید.
Employer (کارفرما)
در اصطلاحات انگلیسی اقتصاد کارفرما یک شخصی حقیقی یا حقوقی است که کامند به خواسته ایشان کار میکند و در قبال آن دستمزد به شکل پول دریافت می نماید.
Export (صادرات، صادر کردن)
در اصلطاحات اقتصاد صادرات شامل کالا یا خدماتی است که در یک کشور تولید شده و به سایر کشورها فروخته می شود. شخصی که این کالا یا خدمات را به فروش میرساند صادرکننده نام دارد.
Fiscal (مالی)
Fiscal policy (سیاست مالی)
در اصطلاحات تخصصی اقتصاد سیاست های مالی شامل فعالیت هایی است که در قالب مخارج و مالیات توسط دولت انجام میشود و هدف آن اثرگذاری بر وضعیت اقتصادی کشور از جمله تولید، تورم و اشتغال است.
Global economy (اقتصاد جهانی)
در اصطلاحات انگلیسی اقتصاد چهارچوبی از توافقات قانونی در موسسات و کارگزاران ااقتصادی میگویند که هدف سرمایه گذاری و انجام مبادلات اقتصادی را دارند و سعی میکنند که جریان های پولی در سطح جهانی را تسهیل بخشند.
Gross Domestic Product (GDP) (تولید ناخالص داخلی)
در اصطلاحات اقتصاد مهمترین متغییری که برای تجزیه و تحلیل و ارزیابی اقتصادهای کلان استفاده می شود را گویند. در ایران کل ارزش ریالی محصولات نهایی تولیدشده بوسیله واحدهای اقتصادی مقیم کشور در بازه زمانی مشخص که سالانه یا فصلی است، مشخص میشود.
Import (واردات، وارد کردن)
در اصطلاحات تخصصی اقتصاد به کالاهایی که در سایر کشورها تولید و از راه های تجاری به سایر کشورها وارد می شود، واردات میگویند.
همچنین مطالعه کنید اصطلاحات برق تخصصی
Income (درآمد)
در اصطلاحات اقتصاد درآمد به مقدار پولی گفته می شود که تولیدکننده از طریق فروش محصولات یا خدمات به دست می آوردند. زمانی که یک موسسه خدمات یا کالایی را به دیگران ارائه میدهد، در ازای آنها مبلغی را از ایشان به شکل سند (سفته، چک یا …) دریافت میکند. تمامی این عوامل سبب دارایی یک شرکت خواهد شد.
Inflation (تورم)
در اصطلاحات تخصصی اقتصاد افزایش سطح عمومی تولید پول، درآمدهای پولی یا قیمت تورم نامیده میشود. در تورم افزایش غیرمتناسب سطح عمومی قیمت اتفاق می افتد و همچنین قیمت ها در اقتصاد روندی افزاینده و نامنظم دارند.
Inject (تزریق کردن پول)
Interest rate (نرخ بهره)
در اصطلاحات انگلیسی اقتصاد نرج بهره عبارت است از نرخی که برای جلوگیری از کاهش ارزش پولی که امروز پرداخت شده و پول دریافتی که در آینده به دلیل تورم و ارزش زمانی پول، از وام گیرنده دریافت میگردد. نرخ بهره مبلغی است که سرمایه گذار به عنوان حداقل سود برای جبران فرصت های سرمایهگذاری از وام گیرنده، دریافت میکند.
Invest (سرمایه گذاری کردن)
Investment (سرمایه گذاری)
در اصطلاحات اقتصاد سرمایهگذاری به معنی اختصاص پول برای چیزی که انتظار داریم در آینده سود و منافعی را برای ما دربر داشته باشد.
Leverage (اهرم فشار)
Monopoly (انحصار)
در اصطلاحات اقتصاد انحسار زمانی اتفاق می افتد که یک سرمایهگذار یا یک شخص ویژه به حد کافی کنترل روی تولد یا خدمتی خاص داشته باشد و و برحسب اینکه سایر افراد به آن دسترسی داشته باشند تعیین میشود.
Monopolize ((چیزی را) در انحصار خود داشتن)
National debt (بدهی مالی)
در اصطلاحات تخصصی اقتصاد به شبکهی انباشتگی کسری-بودجههای سالانه دولت اطلاق میشود. این پول کل مبلغی است که دولت به طلبکارانش بدهکار میباشد.
Poverty (فقر)
در اصطلاحات انگلیسی اقتصاد، فقط عبارت است از نداشتن دارایی مالی یا درامد کافی مردم برای رفع نیازهای اساسی زندگی مانند غذا، مسکن، پوشاک و …
Private sector (بخش خصوصی)
در اصطلاحات اقتصاد به بخشی خصوصی گفته می شود که برای بهره های شخصی راه اندازی شده و تحت کنترل دولت نمیباشد. برعکس شرکتهای عمومی که تحت کنترل دولت است.
همچنین مطالعه کنید اصطلاحات کشاورزی با توضیحات
Profit (سود)
در اصطلاحات انگلیسی اقتصاد به منفعت مالی پس از کسر تمام هزینه های انجام شده در در یک دوره مالی به دست آمده باشد، سود میگویند.
Public sector (بخش دولتی)
در اصطلاحات اقتصاد بودجه باری راه اندازه بخش دولتی توسط بودجه عمومی تامین میشود و تمامی خدمات دولتی را ارائه میکند. بخش های دولتی با توجه به هر کشوری متغییر است و در اکثر کشورها بخش های دولتی شامل : پلیس، ارتش، ترابری عمومی، راه های عمومی، آموزش ابتدایی و بهداشت عمومی می باشد.
Recession (رکود اقتصادی)
در اصطلاحات تخصصی اقتصاد، زمانی که کالاهای موجد در بازار از میزان مشتری های آن بیشتر باشد. زمانی که در بازار مشتری نباشد کالاها فروش نرفته و تولید متوقف خواهد شد. در نتیجه کارخانهها تعطیل و بیکاری میلیونی کارگران شکل خواهد گرفت.
Redundant (بیکار)
در اصطلاحات اقتصاد یک شخص بیکار از 15 سال بیشتر دارد و دارای 3 ضابطه زیر است:
- در هفته مرجع کاری فاقد کار باشد.
- در هفته مرجع و سه هفته قبل از آن جویای کار باشد .
- در هفته مرجع با هفته بعد از آن برای اشتغال مزدبگیری و خوداشتغالی آماده کار باشد.
Services (خدمات)
در اصطلاحات انگلیسی اقتصاد خدمات فعالیت یا مزیتی است که از یک طرف به طرف دیگر ارائه میگردد و معمولا نامحسوس است و مالکیت چیزی را در پی نخواهد داشت.
Stable (با ثبات)
Stagnation (رکود)
در اصطلاحات اقتصاد رکود به وضعیتی از جامعه گفته میشود که فعالیت های جامعه برای مدت زمانی زیادی که بیشتر از چند ماه است، با افت زیادی روبرو میشود. رکود بر بخش های مختلفی تاثیر خواهد گذاشت از جمله، تولیدات صنعتی، اشتغالزایی، ساختمانسازی و بورس.
Subsidy (یارانه)
در اصطلاحات تخصصی به کمک مالی یا خدمات ارائه شده به مردم که جهت افزایش رفاه حال عمومی جامعه است، یارانه میگویند.
Supply (عرضه)
در اصطلاحات انگلیسی اقتصاد که میزان کل کالاها یا خدمات ویژهای که برای مصرف کننده موجود است را توصیف می نماید. عرضه ممکن است به مقدار موجود در یک قیمت خاص یا در محدوده خاصی از قیمت روی نمودار نمایش داده شده، اشاره کند. عرضه و تقاضا برای کالاها یا خدمات رابطه تنگاتنگی دارند.
همچنین مطالعه کنید اصطلاحات مدیریت تخصصی
Tax (مالیات)
در اصطلاحات اقتصاد به هزینهای اجباری یا نوعی خراج گفته میشود که یک سازمان دولتی به منظور تامین هزینههای عمومی مختلف یا هزینه های دولت، به مالیات دهنده تحمیل می شود. عدم موفقیت، فرار و مقاومت از پرداخت مالیات طبق قانون مجازات در پی خواهد داشت.
Unemployed (بیکار)
در اصطلاحات انگلیسی اقتصاد به فردی در سن کار ، 15 تا 65 سالگی، جویای کار است اما نمیتواند منبع درآمدی پیدا کند. افراد مسن و کودکان که توانایی انجام کار را ندارند جز جمعیت فعال نیستند. همچنن زنان خانهدار و دانشجویان در صورتی که جویای کار نباشند و با داشتن منبع درآمد کافی مشغول به انجام کاری نیستند نیز جزء جمعیت فعال شمرده نمیشوند.
Tax-exempt (معاف از مالیات)
در اصطلاحات اقتصاد معافیت مالیاتی امتیازی است که مطابق به قانون و مقررات وضع شده، مالیاتی قابل کسر از درآمد مشمل مالیات و مالیات متعلقه است. معافیت مالیاتی یکی از روش های تشویقی و ارفاقی برای سوق دادن سرمایهگذارهاست.س
Unemployment (بیکاری)
در اصطلاحات انگلیسی اقتصاد بیکاری به عنوان عدم استفاده از کسب و کار یا در دسترس نبودن کار برای افراد تعریف کرد. یعنی فرد تمامی خصوصیات کار کردن را داراست اما کاری برای او نیمتوان پیدا کرد.
Value-added (ارزش افزوده)
در اصطلاحات اقتصاد به ارزشی که در روند تولید به ارزش کالاهای واسطهای افزوده می شود، ارزش افزوده می گویند. این اصطلاح به فرایند تولید مربوط می شود نه به کالایی خاص.
همچنین مطالعه کنید اصطلاحات ادبی
1 دیدگاه