اصطلاحات سیاسی
23
آگوست

برجسته ترین اصطلاحات سیاسی

اصطلاحات سیاسی

در این مقاله به ترجمه و توضیح اصطلاحات سیاسی پرداخته ایم. برخی از اصطلاحات سیاسی را از طریق اخبار روزانه شنیده‌ایم اما مفهمومی از آنها درک نکرده‌ایم. در همین باب ما هر اصطلاح گنگ را همراه با توضیحات ارائه داده‌ایم تا برای شما دوستان راحت تر درک شود. امیدواریم که تلاش همکاران ترجمر برای شما مفید واقع شود.

خدمات ترجمر در حوزه سیاسی

خدمات سایت ترجمه مقاله ترجمر در حوزه سیاسی عبارت اند از ؛ ترجمه تخصصی متون سیاسی، ترجمه مقالات تخصصی و ISI ، ترجمه کتاب های سیاسی ، ترجمه دانشجویی و تمامی ترجمه مواردی که به سیاست مربوط ایت. گروه ما از متخصصین ترجمه در حوزه سیاست تشکیل شده و دلیل عمده موفقیت ما تلاش و پشتکار مداوم همکاران  متخصصان بی نظیر این مجموعه است.

همچنین مطالعه کنید اصطلاحات صنایع تخصصی

اصطلاحات پرکاربرد سیاست

ابتدا اصطلاحاتی که در سیاست بارها شنیده اید را توضیح داده ایم که کاربرد زیادی دارند. در همه متون سیاسی با این کلمات سر و کار خواهید داشت. پس ابتدا آن ها را مطالعه نموده و در صورت نیافتن اصطلاح مورد نظر به ادامه مطلب رجوع نمایید.

Politics (سیاست)

در اصطلاحات تخصصی سیاسی، سیاست به معنا گرفتن تصمیمات تخصصی، به کارگیری بهترین روش ها برای رسیدن به منافع فردی یا گروهی و جمعی در مقابل چالش های احتمالی پیش رو. امروزه در حکومت ها، عامل سیاست و موضوع عمل گروه ها و افراد و بخش های مختلف در جامعه هستند.

the ballot (رای)

در اصطلاحات انگلیسی سیاسی، رای به معنای عملی تشریفاتی و حقوقی که شهروندان با انجام آن، ظبق شرایظ و ضوابط به انتخاب نماینده یا نمایندگان می پردازند.

رای

the parliament (مجلس)

در لغت مجلس به معنای محل اجتماع و انجمن گروهی از مردم برای مشاوره و مذاکره است. در اصطلاحات سیاسی رکن اصلی نهاد قانون گذاری در کشور است که از نمایندگان منتخب مردم تشکیل شده است.

مجلس

the congress (کنگره)

در اصطلاحات انگلیسی سیاسی کنگره به معنای گردهمایی و جمع شدن نمایندگان و عده ای دانشمندان برای گفتگو و همایش است.

کنگره

the party (political party) (حزب (حزب سیاسی))

the congressman (سخنگو)

در اصطلاحات تخصصی سیاسی فردی است که جهت اطلاع رسانی و پاسخ به پرسش‌های رسانه‌ها و افکار عمومی از سمت تشکل متبوع انتخاب شده است. امروزه سخنگوها نقش اساسی را در دنیای رسانه و افکار عمومی ایفا نمی نمایند.

کنگرسیون

the president (رئیس جمهور)

در اصطلاحات سیاسی، بالاترین مقام سیاسی در هر کشور دارای حکومت جمهوری است که با رای مردم و از میان نامزدهای ریاست جمهوری برای مدتی مشخص برگزیده و انتخاب می شود.

the democrat (دموکرات)

در اصطاحات انگلیسی سیاسی، یکی از دو حزب بزرگ کشورهای متحد آمریکا است که مدعی طرفداری از مردم کم مایه بع معنای ارباب حِرف و صنایع کوچک می باشد.

همچنین مطالعه کنید اصطلاحات علوم اجتماعی

the prime minister (نخست وزیر)

در اصطلاحات سیاسی نخست وزیر ، رئیس هیئت وزیران میباشد. این مقام در کشورهای مشروطه پادشاهی و اکثر کشورهای حکومت جمهوری پارلمانی و نیمه ریاستی وجود دارد. اما در برخی کشورهای جکومت جمهوری (جمهوری ریاستی) این مقام جای خود را به رئیس جمهور داده و او رئیس هیئت وزیران میباشد.

نخست وزیر در اصطلاحات سیاسی

the election (انتخابات)

در اصطلاحات تخصصی سیاسی، انتخابات فرایند تصمیم گیری است که در آن مردم یا بخشی از مردم برای اداره امور عمومی شخص یا اشخاصی را برای مدتی مشخص با ریختن رای به صندوق های انتخابات، انتخاب می نمایند.

the republican (حزب جمهوری خواه)

یکی از دو حزب بزرگ ایالات متحده آمریکاست که در کنار حزب دموکرات در این کشور حکومت میکند.

the governor (فرماندار)

شخصی است که اداره یک شهرستان کوچک یا محدوده‌ای کوچکتر از استان را بر عهده دارد و در کشورهای گوناگون وظایف مختلفی را دارد.

the senate (مجلس سنا)

در اصطلاحات سیاسی به مجلسی قانون‌گذاری که اعضای آن اعیان و اشراف و سالخورده‌های باتجربه هستند. در نظام های قانون گذاری دومجلسی، مجلس سنا همان مجلس اعلا است.

مجلس سنا در اصطلاحات سیاسی

the house of representatives (مجلس نمایندگان)

the senator (سناتور)

سناتور در اصطلاحات سیاسی

the king (پادشاه)

در اصطلاحات تخصصی سیاسی به فردی که در یک گسترده برگ پادشاهی حکومت میکند، پادشاه گفته میشود.

the vote (آرا)

the mayor (شهردار)

به نگهبان یا نگهدارنده شهر، شهردار می گوید. امروزه شهردار به عنوان نهادی عمومی، غیردولتی، محلی و خودکفا است. مثلا مانند نهادهای دیگر از بودجه دولتی استفاده نمی کند و باید دارای محلی برای اداره خود باشد و این درامد بوسیله شورای اسلامی شهر به تصویب میرسد و به عنوان عوارضات متعلقه از مردم دریافت می شود.

A

Article resolution 10 (قطعنامه ماده 10)

Abductor (آدم ربا)

در اصطلاحات سیاسی، آدم ربایی به معنای انتقال یک شخص بدون رضایتش از محلی به محل دیگر و به کارگیری زور یا تهدید است. و شخصی یا اشخاصی که این عمل را مرتکب می شوند آدم ربا هستند.

همچنین مطالعه کنید اصطلاحات صنایع تخصصی و پرکاربرد

abortive attempt (تلاش نافرجام)

abortive coup (کودتای نافرجام)

abrogation (لغو)

abstain (امتناع کردن)

Abuse (سوء استفاده کردن)

در اصطلاحات تخصصی سیاسی، به استفاده نادرست از یک چیز و برای به دست آوردن سود از کنشی نادرست و ناعادلانه گفته می شود.

Accommodate (سازش کردن)

در اصطلاحات سیاسی، به عنوان یکی از روش های حل و فصل اختلافات است که هر دو طرف درصدد است که راه حلی را بیابد تا اختلافات را پایان دهند و برای طرفین رضایت بخش باشد.

Address (خطاب کردن)

Aftermath (زمان بعد از…)

Air Field (فرودگاه نظامی)

فرودگاه نظامی که با نام های میدان هوایی نظام، پایگاه هوایی و پایگاه نیروی هوایی نیز شناخته می شود مکانی است که وسیله نیروهای نظامی برای عملیات هواگردهای نظامی به کار میرود.

فرودگاه نظامی

Air Supremacy (سیادت هوایی)

در اصطلاحات تخصصی سیاسی سیادت یا توفق هوایی یعنی یکی از طرفین در جنگ بطور کامل کنترل جنگ هوایی و قدرت هوایی طرف مقابل را در دست بگیرد.

air-craft carrier (ناو هواپیما بر)

در اصطلاحات سیاسی یک فرودگاه شناور جنگی است که از یک کشتی برای حمل و پوشش دادن هواپیماها و بالگردهای جنگی استفاده می شود.

ناو هواپیمابر در اصطلاحات سیاسی

alleged (اظهار نشده)

Allocate (اختصاص دادن)

Ally (متحد)

Annihilate (نابود کردن)

Appeal (درخواست)

Approval (مصوبه)

Aquatic (مربوط به آبزیان)

Arbitrary detention without trial (بازداشت خودسرانه بدون محاکمه)

در اصطلاحات انگلیسی سیاسی، به معنای دستگیری و بازداشت موقت فرد است که هیچ احتمال یا شاهد یا مدرکی بر ارتکاب جرم او وجود ندارد ، یا اینکه در آن رویه عادلانه و قانونی صورت نگرفته است.

Arbitration Body (هیات حل اختلاف)

در اصطلاحات سیاسی، نهادی است که زیرنظر قوه قضائیه فعالیت دارد.

Archeologist (باستان شناس)

armed division (لشکر زرهی)

arrest warrant (حکم بازداشت)

artillery fire (آتشبار)

در اصطلاحات انگلیسی سیاسی ، به یکی از یگان های رسته توپخانه نیروی زمینی و پدافند هوایی گفته می شود و معادل گروهان در رسته پیاده است. آتشبار از گردان توپخانه یا گردان پدافند زمینی کوچکتر است.

اتشبار

aspiration and tendencies (آمال و گرایش ها)

atrocity (قساوت)

Attaining (دستیابی)

Authorize (اختیار / مجوز داشتن)

B

balance of trade (تراز تجاری)

در اصطلاحات تخصصی سیاسی، تراز تجاری به معنای تفاوت میان ارزش پولی واردات و صادرات خروجی در طی یک دوره مشخص در اقتصاد ،رابطه بین واردات و صادرات کشورها میباشد.

همچنین مطالعه کنید اصطلاحات حقوق پرکاربرد

bar abortion (منبع سقط جنین)

barrack (سرباز خانه)

سربازخانه ساختمانی است که برای استقرار سربازها استفاده میشود و معمولا در پادگان های نظامی واقع شده است و مجری نظم نظامی است.

سرباز خانه در اصطلاحات سیاسی

Barrage (رگبار، حمله مداوم)

Battenian (گردان)

به یگان نظامی که اغلب از 500 تا 800 سرباز تشکیل شده است و به تعدادی گروهان یا آتشبار تقسیم میگردد، گردان میگویند.

beef up (تقویت کردن)

Bereft (بی بهره بودن)

Besiege (محاصره کردن)

Bewilder (مات و مبهوت)

Bias (طرفداری)

Bloc (اتحادیه)

در اصطلاحات انگلیسی سیاسی، اتحادیه نهادی از اعضای مختلف است که در یک حوزه تخصصی فعالیت های خاصی دارند و اشخاص حقوقی و مستقل در آن فعالیت میکنند که به صورت صنفی و غیرانتفاعی به نفع اعضای خود کار میکند.

bomb installation (جاسازی بمب)

Boost (تقویت کردن)

Border Conflicts (Clashes) (درگیری های مرزی)

border patrols (مرزبانان)

در اصطلاحات تخصصی سیاسی مرزبانان گروهی از فرماندهان نظامی هستند که در استان های مرزی فعالیت دارند.

bribery (رشوه خواری)

روشه خواری جرمی مرکب است. فردی که پول، مال یا سند مالی را که دارای منفعت مادی است در ازای درخواست انجام عملی یا عدم انجام عملی به مستخدم دولت یا مستخدمین خدمات عمومی یا قضایی پرداخت کند.

Brigade (تیپ)

در اصطلاحات انگلیسی سیاسی تیپ یگان راهکنشی است که معمولا از لشکر کوچک‌تر است که گروه‌ها، گردان‌ها یا یگان‌های کوچکتر برای رفع نیازشان اعزام میگردند. هر تیپ معمولا 4000 تا 6000 سرباز دارند.

همچنین مطالعه کنید اصطلاحات متالوژی

Brutality (وحشی‌گری، بی رحمی)

budget deficit (کسر بودجه)

در اصطلاحات سیاسی کسری بودجه زمانی رخ میدهد که دوت یا هر نهاد دیگری بیشتر از درآمد خود خرج کند.

bypass (نادیده گرفتن)

C

Cabinet Reshuffle (ترمیم کابینه)

Cadet (دانشجوی دانشگاه افسری)

Callous (پینه)

capital punishment (حکم اعدام)

در اصطلاحات سیاسی اعدام نوعی کیفر و مجارات است. همچنین اشدّ مجازات برای یک محکوم میباشد.

carrot and stick policy (سیاست زور و چماق)

سیاست هویج و چماق به سیاستی اشاره دارد که برای گرفتن رفتار مطلوب از طرف مقابل از تشویق و تنبیه استفاده میکند. سیاستی است که در آن تهدید و زور بکار میرود.

catastrophe (فاجعه)

در اصطلاحات انگلیسی سیاسی، به مخاطره‌ای طبیعی با ساخت انسان توسط فناوری میگویند که در پی آن آسیب های فیزیکی، تخریب، از دست دادن جان و تغییرات شدید به محیط زیست وارد خواهد شد.

فاجعه در اصطلاحات سیاسی

catastrophy (فاجعه آمیز)

categoricly (تلویحا)

centerfuge (گریز از مرکز)

chaos (هرج و مرج)

هرج و مرج به معنای حالت سردرگمی و بی نظمی است یا فقدان کامل سازمان یا نظم.

chief of staff (رئیس اسناد)

cicil servants (کارکنان دولت)

cite (نقل کردن)

civil service (خدمات دولتی)

در اصطلاحات انگلیسی سیاسی خدمات دولتی به خدمات ارائه شده توسط دولت به شهروندان گفته می شود. این خدمات یا به شکل مستقیم توسط دولت به مردم ارائه میشود یا به صورت پشتیبانی دوت از بخش خصوصی برای ارائه خدمات به شهروندان انجام می شود.

همچنین مطالعه کنید اصطلاحات بازرگانی

civilian (غیر نظامی)

در اصطلاحات سیاسی فردی است که که در هیچ نیروی نظامی عضویت ندارد و هیچ نقشی در وضعیت خصومت آمیز جنگی نیز ندارد.

cluster bomb (بمب خوشه ای)

در اصطلاحات انگلیسی سیاسی بمب خوشه‌ای یکی از انواع وسایل انفجار است که در اثر یک انفجار اولیه تعداد زیادی مهمات کوچکتر را در یک منطقه پخش میکند تا پس از فاصله‌ای زمیانی از انفجار اولیه، منفجر شوند.

بمب خوشه ای

coalition (ائتلاف)

در اصطلاحات سیاسی به اتحاد موقت گروه ها و نیروهای سیاسی میباشد که به دنبال هدف های معینی هستند.

coalition government (دولت ائتلافی)

دولت ائتلافی کابینه ای در نظام پارلمانی است که چند حزب در کنار هم قرار گرفته و با یکدیگر همکاری می نمایند.

coincide (متقارن شدن)

Collective (همگانی)

Colonial States (کشورهای وابسته)

Combat (مقابله کردن)

Commit (مرتکب شدن)

Commonality (وجه اشتراک)

commute sentence (تخفیف در مجازات/محکومیت)

compassionate (علاقه داشتن)

compile (تالیف کردن)

comply with (مطابق بودن با)

comrade (هم قطار)

concentration camp (اردوگاه کار اجباری)

در اصطلاحات انگلیسی سیاسی، به نوعی بیگاری برای زندانیان است که در برخی از کشورها برای مدت حبس زندانیان مجبور به انجام آن هستند. این افراد در زندان ها یا در اماکنی به نام اردوگاه کار اجباری نگهداری می شوند که در برخی موارد با نام اردوگاه تجمع نیز خوانده می شود.

condemn (محکوم کردن)

Conservative (محافظه کار)

هدف از محافظه کاری نگهداری جامعه و ارزش های موجود میباشد.

Constituent (موسس)

Constitution (قانون اساسی)

در اصطلاحات انگلیسی سیاسی عالی ترین سند حقوقی کشور راهمایی برای تنظیم قوانین دیگر میباشد. قانون اساسی در واقع تعریف کننده اصول سیاسی، سلسله مراتب، جایگاه و قدرت سیاسی دولت یک کشور و تضمین کننده حقوق شهروندان است. هیچ قانونی نباید با قانون اساسی مغایرت کند.

قانون اساسی در اصطلاحات سیاسی

Contamination (آلودگی)

Continent (قاره)

contingency planning (طرح های احتمالی)

contrast negotiations (مذاکرات متناقض)

contribution (کمک، همکاری)

corps (قشون)

counter attack (ضد حمله)

در اصطلاحات سیاسی ضد حمله به معنای نوعی پدافند است که نیروها توانسته در برابر عملیات حمله دشمن مقاومت کنند و آن را متوقف سازند درحالی که هنوز در گارد دفاعی خود قرار دارند.

covert (پنهانی)

Crossfire (آتش متقابل)

Crucial (حیاتی، سرنوشت ساز)

Crusade (جنگ صلیبی)

در اصطلاحات انگلیسی سیاسی به سلسله‌ای از جنگ های مذهبی میگویند که به دعوت پاپ بوسیله شاهاو و نجیب زاده‌های اروپایی برای پس گرفتن سرزمین های مقدس از دست مسلمانان شکل گرفت.

جنگ صلیبی در اصطلاحات سیاسی

Culminate (منجر شدن)

Curricula (برنامه های آموزشی)