اصطلاحات حقوق
19
آگوست

پرکاربردترین اصطلاحات حقوق

اصطلاحات حقوق ویژه مترجمان و حقوق دان ها

مترجمان همیشه در حین ترجمه به اصطلاحات تخصصی و غیرتخصصی بر میخورند و باید وقتشان را صرف پیدا کردن معنی این اصطلاحات بکنند. ما در سایت ترجمه ترجمر با گردآوری اصطلاحات مربوط به رشته‌های مختلف امر ترجمه را برای شما راحت‌تر کرده‌ایم. در این مقاله اصطلاحات انگلیسی حقوق که در متون معمولا به چشمتان میخورد را ارائه داده‌ایم. امیدواریم مفید واقع شود.

اصطلاحات حقوق

خدمات ترجمر در حوزه حقوق

سایت ترجمه ترجمر با همکاری با متخصصان و مترجمان توانا، توانسته است بهترین رتبه در بین سایت های ترجمه آنلاین را به دست آورد. بهترین ترجمه‌ها با مناسب‌ترین قیمت را تنها با ترجمر تجربه خواهید کرد. مواردی از خدمت ما در حوزه حقوق عبارت‌اند از ترجمه تخصصی حقوق، ترجمه های دانشگاهی و دانشجویی، ترجمه کتاب های مرتبط با رشته حقوق، ترجمه مقالات تخصصی ISI و سایر خدمات ترجمه. پس همین حالا ترجمه‌تان را در قسمت ثبت سفارش، ثبت کنید تا همکاران ما در کمتر از چند ساعت با شما تماس حاصل نمایند.

A

A fortiori (به دلیلی محکمتر، اولی‌تر، منطقی‌تر، مستدل‌تر)

در اصلاحات انگلیسی حقوق برای اعلام نظر یا نتیجه ای به کار میرود که شاهدی قوی‌تر از آنچه قبلا ارائه و پذیرفته شده برای اثبات وجود دارد.

همچنین مطالعه کنید اصطلاحات اقتصاد

Ab initio (از آغاز ، از ابتدا)

در اصطلاحات تخصصی حقوق اگر قرارداد یا قراری از ابتدا باطل شود مثلا به دلیل یک اشتباه ، نتیجه اینگونه است که هیچ شخص سومی بی تقصیری از حقوق ذیل آن طی قراردادهای آتی نمیتواند بهره ببرد.

از آغاز

Actus reus (رکن مادی بز، عصر مادی جرم)

در اصطلاحات حقوق به رفتار و عملی ممنوع گفته میشود که قانون در تاش است تا از انجام آن خودداری کند و ممانعت به عمل آورد.

Ad hoc (موقتی ، ویژه، برای مورد خاص)

در اصطلاحات انگلیسی حقوق به معنای به وجود آمدن و یا انجام شده برای هدفی لازم گفته می شود.

Ad idem (موافق، به توافق رسیده)

در اصطلاحات تخصصی حقوق زمانی به کار میرود که طرفین معامله به توافق رسیده اند.

Ad litem (برای اقامه دعوی، تا زمان رسیدگی)

در اصطلاحات حقوق به دو حالت تقسیم می شود:

اعطائی که قراردادی از سوی دادگاه است که فردی وکیل اموال می شود در زمانی که وکلای اصلی قادر و یا مایل به انجام وظیفه نیستند.

انتصابی، قیم منصوب دادگاه که قبلا «همراه در دادخواهی» نیز نام داشت که نماینده محجور در دادگاه است.

Ad referendum (ارجاعی)

در اصطلاحات انگلیسی حقوق به مسئله یا قراردادی گفته میشود که باید به تواف طرفیت رسیده و جزئیات در آن نهایی گردد.

Alibi (اثبات غیبت هنگام وقوع جرم)

در اصطلاحات حقوق گواهی است که نشان میدهد متهم در زمان وقوع جرم در محل وقوع جرم حضور نداشته است و باالطبع نمیتواند مرتکب آن شده باشد. اگر متهم گواهی غیبت ارائه دهد، تمامی جزئیات به منظور پیگرد باید ارائه گردد.

Alieni juris (محجور)

در اصطلاحات انگلیسی حقوق به فردی گفته می شود که به سن بلوغ نرسیده است و صلاحیت ندارد.

محجور در اصطلاحات حقوق

Aliunde (از جای دیگر، از منبعی دیگر)

در اصطلاحات تخصصی حقوق به منبعی غیر از اسناد و مدارکی در دست بررسی است، گفته می شود. زمانی که به مدارک منابع دیگر ارجاع شود یعنی مدارک در دست بررسی مانند وصیت نامه گنگ و مبهم هستند.

همچنین مطالعه کنید مهم ترین اصطلاحات متالوژی

Amicus curiae (دوستان دادگاه، مشاوران دادگاه)

در اصطلاحات انگلیسی حقوق به شخصی گفته می شود که برای کمک به دادگاه مدارکی را ارائه میدهد.

Animus (قصد، منظور، انگیزه)

در اصطلاحات تخصصی حقوق قصد معمولا در ترکیب های زیر استفاده می شود:

  • قصد سرقت
  • قصد اقامت
  • قصد تبرع

Ante (پیش از، قبل از)

B

Bona vacantia (مال بدون مالک، مال پیدا شده، مجهول المالک)

در اصطلاحات حقوق به مالی و ثروتی که طب وصیت نامه به ارث گذاشته نشده باشد.

Bona fide (با حسن نیت، واقعی)

با  حسن نیت

C

Caveat (عرض حال رسمی، اخطار رسمی)

در اصطلاحات انگلیسی یادداشتی رسمی و ثبت شده است که ذینفع به مراجع قانونی میدهد. این یادداشت مبنی بر این است که بدون اطلاع او از هیچ گونه اقدام مورد بخصویصی انجام نگیرد.

Caveat emptor (اخطار به مشتری/خریدار)

در اصطلاحات تخصصی حقوق مطابق با قانون فروش کالا، در قراردادهای فروش باید شرایط ضمنی که کالاها باید با مشخصات و نمونه هایشان مطابقت داشته باشد، تا معامله کیفیت مطلوب داشته باشد.

همچنین مطالعه کنید مهم ترین اصطلاحات بازرگانی

Certiorari (ابلاغ ارسال پرونده)

Cf (confer) (مقایسه کنید، قس)

Compos mentis (دارای عقل سلیم، دارای اهلیت، ذی شعور)

در اصطلاحات تخصصی حقوق به فردی که در سلامت عقل باشد، گفته می شود. زمانی که قراردادی توسط فردی منعقد می شود باید از سلامت عقل برخوردار باشد.

Cor (coram) (در پیشگاه، در حضور، در مقابل)

در اصطلاحات انگلیسی حقوق به فردی که در سلامت عقل باشد، گفته می شود. زمانی که قراردادی توسط فردی منعقد می شود باید از سلامت عقل برخوردار باشد.

Corpus delicti (ارکان تشکیل دهنده جرم، علت نامه جرم)

در اصطلاحات حقوق شامل شواهدی است که نشان دهنده جرم اتفاق افتاده است.

اصطلاحات حقوق

Cur. adv. vult /Curia Advisari vult (تمایل دادگاه به بررسی)

در اصطلاحات حقوق اینگونه تعریف می شود که دادگاه تمایل ارد تا پیش از صدور حکم، ارجاعات و دلایل را مورد بررسی قرار دهد.

De bene esse (عجالتا، موقتا، به طور مشروط)

در اصطلاحات تخصصی حقوق بهترین روندی است که در شایط خاص و یا پیش از رویدادها و اتفاقات در آینده اتخاذ میگردد.

De facto (عملا، بالفغل، غیررسمی)

در اصطلاحات تخصصی به وضعیتی گفته می شود که عملا در جهان خارج وجود دارد و منبعث از حقی نمی‌باشد.

De jure (قانونی، رسمی)

در اصطلاحات حقوق منبعث و مطابق با حقی قانونی است.

قانونی و رسمی

De lege ferenda (به موجب قانون در دست اقدام)

در اصطلاحات انگلیسی حقوق نشان می دهد که پیشنهاد به قانون همان گونه است که مربوط میشود.

De lege lata (به موجب قانون موجود)

در اصطلاحات حقوق نشان می دهد که پیشنهاد به قانون همان گونه است که مربوط میشود.

همچنین مطالعه کنید مهم ترین اصطلاحات تخصصی اقتصاد

De minimis (non curat lex) (جزئیات، مسائل پیش پاافتاده)

Dictum (اظهار نظر)

در اصطلاحات تخصصی حقوق به اظهار نظر قاضی گفته میشود که در مورد جنبه ای از قانون است و در پرونده تحت بررسی پیش آمده است.

Dissentiente (اختلاف نظر، مخالفت)

در اصطلاحات حقوق به مخالفت با قضات و هم رده و هم‌سلک خویش است. در پرنده ها این اصطلاح را به شکل کوتاه “diss” نمایش میدهند.

Doli (in)capax (رشد – عدم رشد)

کودکان زیر 10 سال عمولا توانایی ارتکاب جرم را ندارند. کودکان بالای 10 سال قادر به انجام جرم و تخلف در نظر گرفته می شوند و همانند بزرگسالان با آنها برخورد خواهد شد. البته دادگاه و مجازات آنها متفاوت است به جز در جرم های سنگین مانند قتل.

Erratum (اشتباه، خطا)

Ex gratia (ارفاقی (بدون الزام قانونی) ، با علاقه شخصی)

در اصطلاحات انگلیسی حقوق، پرداخت ارفاقی الزام قانونی نخواهد داشت.

Ex officio (به اعتبار سمت و مقام)

قاضی اعظم به دلیل و اعتبار سمتی که دارد میتواند در دادگاه استیناف نیز حضور داشته باشد.

Ex parte (یک سویه، یک طرفه، مغرضانه، برای یک طرف)

در اصطلاحات تخصصی حقوق دو تعریف میتوان ارائه داد:

برای یک طرف: به نوعی از رسیدگی گفته می شود که در آن یک طرف مجاز به حضور و درخواست ارجاع به حکمیت است. اما این اصطلاح در حقوق مدنی دیگر به کار برده نمیشود و عبارت «بدون اطلاع» جا آن را گرفته است.

از طرفِ: از این اصطلاح در عناوین گزارش های حقوقی همراه با نام فردی به کار میرود که درخواست یا دعوی را به دادگاه میبرد. برای مثال درخواست بازبینی قضایی.

Ex post facto (عطف به ماسبق)

در اصطلاحات تخصصی حقوق به هر قانونی که اثری پس‌نگرانه دارد، اشاره میکند.

Habeas corpus (حکم احضار به دادگاه، قرار احضار زندانی)

در اصطلاحات انگلیسی حقوق به به حکمی ویژه اطلاق می شود که در قانونی بودن بازداشت و اتهام تشکیک میکند. حال یا بازداشت شخصی باشد یا رسمی.

Ibid (در همانجا، در همان ماخذ، همانجا)

در اصطلاحات حقوق به نشانه ای اشاره دارد که برای صرفه جوی در ارجاعات متنی استفاده می شود که اشاره به مرجعی دارد که قبلا آورده شده است.

Ignorantia juris non excusat (جهل به قانون دفاع محسوب نمی شود)

شواهد و دفاعی که بر خلاف قانونن باشند، نعتبر نیستند.

همچنین مطالعه کنید مهم ترین اصطلاحات هنر

In camera (غیرعلنی، خصوصی، پشت پرده – درهای بسته)

در اصطلاحات انگلیسی، به شرایط ویژه‌ای گفته می شود که جلسه دادرسی در اتاق شخصی قاضی برگزار می شود و عموم اجازه ورود به آنجا را ندارند. جلسات دادگاه عموما علنی برگزار می شود.

غیر علنی

In curia (علنی، عمومی)

In limine (بدوا، مقدمتا)

در اصطلاحات حقوق برای توصیف مواردی مانند اعتراض‌ها استفاده می شود.

In loco parentis (در مقام ولی یا قیم)

در اصطلاحات انگلیسی حقوق به شخصی اشاره می کند که از سمت والدین از کودک یا کودکانی مراقبن و نگهداری میکند، مانند مادر یا پدر خوانده یا اقوام. شخص قیم باید حکو حضانت و زندگی با کودک را داشته باشد و موظف است از شرایط و تبصره‌های قانونی درباره حقوق و وظایفش تبعیت کند.

In personam (دداخواهی علیه خود شخص)

در اصطلاحات تخصصی حقوقی به اقامه دعوی علیه شخص یا حقوقی اشاره میکند که بر شخص یا افرادی دیگر اثر میگذارد. این اصل به این مورد اشاره میکند که دادگاه انصاف حکم خود را علیه شخص خوانده صادر میکند و این شخص مجبور است که از آن تبعیت کند در غیر اینصورت زندانی خواهد شد.

In re (درباره، درباب، مربوط به)

در اصطلاحات حقوق عناوین گزارش‌های حقوقی به همراه نام شخص یا چیزی به استفاده می شود که پرونده درباره آن است. عبارت کوتاه شده این اصطلاح “re” است.

In rem (دادخواهی علیه اموال شخصی)

در اصطلاحات انگلیسی حقوق به دو مورد اشاره دارد:

  1. به حق و حقوقی شاره دارد که سایر افراد باید به آن احترام بگذارند نظیر حق مالکیت در تمایز به حقوق خود شخص.
  2. فرایندی حقوقی و دعوایی که ناظر بر اموال شخص است نه خود شخص یا اشخاص. دادخواست‌هایی که علیه اموال است را عموما در دادگاه دریایی میتوان پیدا کرد.

In situ (در جای خود)

Inter alia (ضمنا، از جمله)

در اصطلاحات تخصصی حقوق مشخص میکند که فهرست مردنظر جامعه نیست.

Intra (درون، داخل)

Intra vires (در حیطه اختیارات قانونی)

در اصطلاحات انگلیسی حقوق به عملی اشاره میکند که بوسیله یک شخصیت حقوقی مانند ارگان، شرکت، دولت و … انجام شود و در حیطه اختیارات قانونی آن شخصیت قرار میگیرد. ممکن است این اختیارات توط اساس‌نامه یک شرکت نیز تعیین شود.

Inter vivos (از یک فرد زنده به فرد یا افرادی دیگر)

در اصطلاحات حقوق به این معنی است که اگر اعتمادی بین افراد ایجاد میشود باید در طی زندگانی ایشان شکل گیرد.

اصطلاحات حقوق

Ipso facto (به همین دلیل، در نفس خود، فی نفسه)

Locus in quo (در جایی که، در محلی که)

در اصطلاحات انگلیسی حقوق به محل رخ دادن رویداد یا چیزی می گویند.

همچنین مطالعه کنید مهم ترین اصطلاحات شیمی

Mens rea (رکن معنوی بزه، عنصر روانی جرم، قصد مجرمانه)

در اصطلاحات حقوق به حالتی از ذهن گفته می شود که باید در طی دادرسی بررسی شود که متهم دچار ان بوده یا خیر و جرم را متاثر از آن مرتکب شده است، در غیر این صورت اتهام بی مورد است. عنصر روانی از جرمی به جرم دیگر تفاوت دارد.

Non est factum (suum) (من آن را انجام ندادم)

در اصطلاحات تخصصی حقوق به اظهارنامه‌ای مبنی بر اینکه توافق مذکور در پروندنه عمل متهم یا خوانده نبود است. این مدافعه زمانی به کار برده می شود که فردی که قراردادی را امضا کرده درک کاملی از مفاد و آثار آن نداشته است.

Obiter dictum (نظر طرداللباب، گفته/اظهار اتفاقی/ضمنی، اظهارنظر قاضی)

در اصطلاحات حقوق به گفته ‌ای از قاضی اطلاق می شود که ضمن صدور حکم بیان میکند ارتباط مستقیمی با موضوع دعوی ندارد. این گفته الزام‌آور نیست و در بخشی از مبنای اصلی رای را تشکیل نمیدهد اما انکان دادر به صورت مرجعی در پرونده های آتی به کار بیاید.

Onus (probandi) (بار دلیل، بار اثبات)

به وظایف و مسئولیت های هر شخص گفته می شود.

Pari passu (بدون ارجحیت، به طور مساوی)

در اصطلاحات انگلیسی حقوق  بیان کننده اصلی است که در پرونده‌ای، مثل ورشکستگی، چند شاکی وجود داشته و دارایی های موجود باید متاسب با شکای های هر یک توزیع گردد.

Per (به وسیله، از طریق، از راه)

Per curiam (per. cur.) (حکم دادگاه (نه حکم یکی از قضات آن) ، طبق نظر/رای دادگاه)

در اصطلاحات تخصصی حقوق پیشنهادی که طبق نظر دادگاه است توسط قاضی ارائه می شود. در شرایطی هم که چند قاضی وجود داشته باشد؛ پیشنهاد باید مورد تایید سایر قضات باشد.

Per incuriam (به علت بی احتیاطی – بی دقتی)

در اصطلاحات انگلیسی حقوق اگر رای دادگاه مرتبط با قوانین یا رویه لازم‌الاتباع نباشد، از روی بی احتیاطی صادر شده است.

Per se (ذاتا، فی نفسه)

Post (پس از، بعد از)

Prima facie (در نظر اول، پیش از بررسی، ظاهرا، علی الظاهر)

Quasi (شبه، تا حدی)

Qui facet per alium facit per se (کسی که کاری را به سیله دیگری انجام بدهد خودش آن را انجام داده است)

در اصطلاحات حقوق نشانگر مسئولیت نیابتی است. برای مثال در شرایط معمولی، کارفرما مسئول عواقب کارها و اقدامات کارمندان خود میباشد.

Ratio decidendi (مبنای اصلی رای، جهات و دلایل رای)

در اصطلاحات انگلیسی به اصلی که دادگاه رای خود را بر اساس ان صادر میکند، گفته میشود. عواملی که تعیین کننده این مبنا هستند عبارت اند از شواهد، مدارک، دلایل رسیدن به تصمیم خاص، خود تصمیم و رای خاص.

Res judicata (موضوع تصمیم گیری شده توسط دادگاه، امر مختومه)

در اصطلاحات حقوق مسئله ای است که در مورد آن تصمیم گیری شده است. بر طبق این اصل، اگر موضوعی توسط دادگاهی با صلاحیت لازم قضاوت شده باشد و رای قانونی صادر شده باشد، دیگر امر بازگشایی و تشکیک آن وجود نخواهد داشت.

Res ipsa loquitur (موضوع گویاست)

در اصطلاحات انگلیسی حقوق این امر در رابطه با خطای غفلت و بی احتیاطی به کار برده می شود. اگر حادثه ای رخ دهد و از سر بی احتیاطی متهم رخ دهد و شرایط تحت کنترل متهم بوده باشد، فرض بر آن است  که در غیاب شواهد و مدارک،  بی احتیاطی و غفلت متهم باعث آن حادثه شده است.

Sic (چنین، این چنین، همینطور)

علامتی است که در کروشه و پس از کلمه اشتباه کپی شده یا نقل شده قرار میگیرد تا نشان دهد که اشتباه در متن اصلی وجود داشته و از نقل کننده نیست.

Stare decisis (به روال همیشگی عمل کردن، تبعیت دادگاه از رویه تعیین شده در موارد قبلی)

در اصطلاحات تخصصی حقوق، زمانی که در دادرسی موارد مشابهی پیش آید، میبایست از رویه‌های تعیین شده در دادرسی‌های پیشین تبعت نمود.

همچنین مطالعه کنید مهم ترین اصطلاحات برق

Sub judice (تحت رسیدگی قضائی، مورد طرح در دادگاه)

در اصطلاحات انگلیسی حقوق این قاعده به دو شکل تعریف میشود:

  1. اظهارنظر و فاش‌سازی در طی دادرسی را محدود کرده تا بدون بررسی و مطالعه رای صادر نشود و همچنین اعضای هیئت منصفه تحت تاثیر قرار نگیرند.
  2. باعث می شود در پارلمان، رئیس از ارجاع به مسائل و مباحث در مورد پرونده در دست بررسی حقوقی یا کیفری، ممانعت کند. در دادرسی های حقوقی، زمانی که منافع ملی مطرح است، رئیس میتواند از این قاعده چشم پوشی نماید.

Sui generis (یگانه، بی‌تا، منحصر بفرد)

در اصطلاحات حقوق به معنای تشکیل طبقه خاص خود است.

Ultra vires (خارج از حدود و اختیارات قانونی (شخص یا موسسه))

در اصطلاحات حقوق به عملی اشاره می شود که توسط ارگان دولتی، شرکتی یا هر شخصیتی اشاره دارد که از حوزه اختیارات شخص مزبور خارج میباشد. اعمالی که خارج از حوزه اختیارات باشند، از اعتبار ساقطند.

Volenti non fit injuria (اقدام به ضرر خود، قبول مخاطره)

در اصطلاحات انگلیسی حقوق به دفاعی گفته میشود که طی آن خوانده یا متهم قبول  مخاطره یا ضرر به خود میکند. تنها آگاهی از ضرر مخاره کافی نمیباشد؛ قبول کامل و موافقت مخاطره نیز لازم است.