اصطلاحات متالوژی
19
آگوست

مهم ترین اصطلاحات متالوژی

اصطلاحات متالوژی

امروزه زبان انگلیسی به یکی از واجبات برای همه افراد در همه رشته ها تبدیل شده است. در این مقاله اصطلاحات متالوژی به همراه توضیحات توسط سایت تخصصی ترجمه ترجمر جمع آوری شده است. امیدواریم برای شما دانشجویان و مترجمان عزیز مفید واقع شود.

اصطلاحات متالوژی

خدمات ترجمر در حوزه متالوژی

سایت ترجمه ترجمر در کنار سایر خدمات خود توانسته ترجمه تخصصی متالوژی، سفارش ترجمه مقااله مربوط به متالوژی، ترجمه کتب مرجع، ترجمه دانشجویی و غیره را نیز انجام دهد. ما با بکارگیری افراد متخصص و مترجمان عالی رتبه بهترین ترجمه ها با قیمتی استثنایی را در اختیار شما قرار دهد.

A

Alloy (آلیاژ)

در اصطلاحات متالوژی ترکیبی است از دو یا چند عنصر که حداقل یکی از آنها فلز باشد.

اصطلاحات تخصصی متالوژی

ANSI

موسسه ملی استاندار امریکا

همچنین مطالعه کنید اصطلاحات اقتصاد

ANSI Z 49.1

به استاندارد ایمنی جوشکاری و برش و فرایندهای وابسته در اصطلاحات تخصصی متالوژی گفته می شود.

ANSI Z 87.1

در اصطلاحات انگلیسی متالوژی به استاندار ایمنی شغلی و آموزش حفاظت چشم و صورت اتلاق میگردد.

API

موسسه نفت آمریکا

API 1104

در اصطلاحات متالوژی به استاندارد جوشکاری خطوط لوله جهت انتقال مواد نفتی از یک شهر به شهر دیگر میگویند.

Arc Blow (وزش قوس)

 در اصطلاحات انگلیسی متالوژی انحراف قوس الکتریکی که از مسیر اصلی به دلیل نیروهای مغناطیسی شکل گرفته است، میباشد.

Arc Length (طول قوس)

در اصطلاحات تخصصی متالوژی انحراف قوس، فاصله ای است که در میان نوک الکترود تا سطح حوضچه مذاب قرار میگیرد.

Arc Strike (لکه قوس)

در اصطلاحات متالوژی لکه جوش زمانی اتفاق می افتد که جوشکاران غیرماهر به هدف گرم کردن ماده مصرفی جوشکار، الکترود یا سیم جوش را بر روی فلز پایه می کشند تا جوش اصلی آسان تر انجام گیرد. تاثیری که بر فلز پایه گذاشته می شود لکه قوس نام دارد. علاوه بر اینکه لکه قوس میتواند تاثیرات ظاهری و خواصی در فلز پایه ایجاد کند همچنین میتواند به عنوان نقطه آغازین برای ترک خستگی نیز باشد.

مهم ترین اصطلاحات متالوژی

ASME

انجمن مهندسین مکانیک آمریکا

ASNT

انجمن تست های غیر مخرب آمریکا

Asphyxiation

در اصطلاحات تخصصی متالوژی به از دست دادن هوشیاری زمانی که اکسیژن کم است و حجم زیادی از دی اکسید کربن که در خون موجود است، میگویند.

AWS

انجمن جوشکاری آمریکا

AWS A1.1

راهنمای سیستم های اندازه گیری متریک در صنایع جوش

AWS A2.4

استانداره علائم و نشانه ها در جوشکاری، لحیم کاری و تست های غیرمخرب

AWS A3.0

استاندار واؤه‌ها و اصطلاحات جوشکاری

AWS B1.10

راهنمای بازرسی غیر مخرب جوش

همچنین مطالعه کنید اصطلاحات تخصصی بازرگانی

AWS B1.11

راهنمای بازرسی چشمی جوش

AWS B5.11

استاندار تایید صلاحیت مفسرین رادیو گرافی

AWS D1.1

کد ساخت سازه های فولادی جوشکاری شده

AWS D1.5

استاندارد ساخت پل های فلزی جوشکاری شده

AWS D15.1

استاندارد جوشکاری راه آهن و لوکوموتیو

AWS QC1-96

استاندارد تایید صلاحیت بازرس جوش

Air Carbon Arc Cutting CAC-A (برشکاری با الکترود کربنی)

اصطلاحات متالوژی

B

Back Or Backing welds (جوش های پشتی یا پشتبند)

در اصطلاحات انگلیسی متالوژی به وسیله‌ای که در موقع جوشکاری در پشت اتصال قرار میگیرد و از حوضچه مذاب نگهداری میکند که مانع از ریزش مذاب از پشت جوش میگردد، پشت بند میگویند.

Bend Test (آزمایش خمش)

در اصطلاحات تخصصی متالوژی به آزمون خواص مکانیکی مواد گفته می شود که در آن مقاومت قطعه در مقابل خم شدگی مورد سنجش قرار می گیرد.

Bevel (بول)

در اصطلاحات متالوژی بول ماشین دستگاهی است که برای برش دادن لوله‌ها اتفاده می شود. برش توسط این دستگاه بسیار دقیق تر از دستگاه هوا برش دستی انجام می دهد.

اصطلاحات تخصصی متالوژی

Bevel Groove (جوش های شیاری نیم جناقی)

در اصطلاحات انگلیسی متالوژی به جوشی که در شیار یا درز بین دو قطعه انجام می شود، میگویند. در این نوع از جوش ها به یک یا هر دو قطعه را قبل از جوشکاری از یک یا هر دو سمت آماده سازی می کنیم.

Boxing

در اصطلاحات تخصصی متالوژی به ادامه دادن عملیات جوشکاری نبشی در قسمت هایی از گوشه برای تقویت و استحکام جوش گفته می شود.

Brazing Processes (فرایندهای لحیم کاری)

در اصطلاحات متالوژی به فرایندی که در ان دو فلز بر اساس خاصیت موینگی و چشبندگی فلز واسطه که نقطه ذوب پایینی تر از فلز پایه دارد، با هم اتصال برقرار میکنند.

اصطلاحات رشته متالوژی

Buildup

در اصطلاحات انگلیسی متالوژی به ترمیم عملیات جوشکاری سطحی که برای تامین ابعاد مورد نیاز استفاده می شود، میگویند.

Butt Joint (اتصال سر به سر)

در اصطلاحات تخصصی متالوژی به جوشی گفته می شود که در آن دو قطعه فلز تقریبا در یک صفحه و در امتداد هم قرار میگیرند.

Buttering (آستر کاری)

در اصطلاحات متالوژی عملیات جوشکاری سطحی است که روی یک یا چند قطعه انجام می شود و هدف آن نزدیک شدن جنس و خواص متالوژی آن ها به یکدیگر است.

همچنین مطالعه کنید اصطلاحات اقتصاد تخصصی همراه توضیحات کامل

C

Capillary Action (خاصیت موئینگی)

Carbon Steel (ترکیب آهن با مقدار کمی کربن)

Carburizing

در اصطلاحات تخصصی متالوژی اضافه کردن کربن به سطح داغ فلزات از طریق مکانیزم انحلال جامد در عملیات برشکاری به کمک الکترود کربنی و هوا ممکن است این پدیده رخ دهد.

Cased Sequence (تکنیک آبشاری)

در اصطلاحات انگلیسی متالوژی تکنیکی که در آن جوشکاری طولی و مقطعی با هم ترکیب شده اند به طوری که هر پالش بلندتر از پالس قبل بوده و هر لایه ، زیر لایه بعدی دفن شده است.

CAWI

کمک بازرش تاییده شده جوش

Chipping (پلیسه برداری)

در اصطلاحات تخصصی متالوژی به برجستگی های کوچک، تیز و ناخوشایندی که پس از فرایند جوشکاری بر روی قطعه شکل میگیرد، پلیسه میگویند. این پلیسه ها پس از اتمام فرایند توسط وسیله‌ای به نام سوهان کاری یا سمباده کاری پلیسه برداری می شود.

اصطلاحات متالوژی

Cladding (پوشش دهی)

در اصطلاحات متالوژی به روکش کاری برای تغییر سطح با استفاده از عملیات جوشکاری سطحی میگویند.

Combustibles (احتراق پذیر)

در اصلطاحات تخصصی متالوژی به هر ماده‌ای که به آسانی آتش بگیرد، گفته می شود.

واژه های تخصصی رشته متالوژی

Convexity (تحدب در جوش)

Corner Joint (اتصال گوشه ای)

در اصطلاحات متالوژی به اتصالی گفته می شود که در آن هر دو قطعه بر هم عموداند.

Crack (ترک)

در اصطلاحات انگلیسی متالوژی یکی از انواع معایب جوش است و خطرناک ترین آنها محسوب می شود. ترک پتانسیل فراوانی برای تاثیرگذاری منفی بر خواص و عملکرد اتصال و ساختار جوشکاری در حین انجام کار یا خدمت دارد.

اصطلاحات متالوژی

D

Dip Brazing DB (لحیم کاری غوطه وری)

Depth of Fusion (عمق جوش)

Destructive Testing (آزمایشات مخرب)

در اصطلاحات متالوژی برای تایید مشخصات رویه جوشکاری نیاز به اخذ تاییدیه کیفی است که از طریق انجام مجموعه‌ای از آزمایش های مخرب یا مکانیکی است. دو تست کشش و خمشش که استفاده زیادی هم دارند در این مجموعه انجام میشود. این آزمایشات معمولا به درخواست کارفرما صورت میگیرد.

Dimensional (مشکلات ابعادی)

Discontinuity (ناپیوستگی)

در اصطلاحات انگلیسی هرگونه عدم پیوستگی در ساختار مواد یا هر ناپیوستگی لزوما به معنای شکست نیست.

همچنین مطالعه کنید اصطلاحات هنر

Drag

در اصطلاحات تخصصی متالوژی در فرایند جوشکاری با شعله به اختلاف فاصله بین محل برخورد شعله به سطح و محل خروج شعله از طرف دیگر در مسیر درز برش میگویند.

Ductility (انعطاف پذیری)

E

Electron Beam Welding EBW (جوشکاری با پرتو الکترونی)

در اصطلاحات متالوژی نوعی از فرایند جوشکاری است که در آن پرتویی از الکترون های پرسرعت به محل تلاقی دو قطعه تابیده می شود تا اتصال ایجاد گردد. زمانی که انرژی جنبشی الکترون ها به گرما تبدیل میگردد، قطعات ذوب شده و به هم متصل می شوند. معمولا این عملیات به دلیل جلوگیری از پراکندگی و اتلاف الکترونها، در محفظه خلاء صورت میگیرد.

اصطلاحات انگلیسی متالوژی

Eddy Current ET (جریان های گردابی)

در اصطلاحات انگلیسی متالوژی به جریان های الکتریکی گردشی و پراکند‌ه‌ای که بر اثر میدان مغناطیسی با زمتغیر زمان در یک جشم رسانا القا می شوند، گفته می شود. جریان متناوب یا حرکت  رسانا و میدان نسبت به هم میتواند دلیل میدان مغناطیسی باشد.

اصطلاحات انگلیسی رشته متالوژی

Edge Joint (اتصال لبه‌ای)

در اصطلاحات انگلیسی متالوژی از این اتصال برای انتهای ورق‌های مسطح با ضخامت های نسبتا مساوی به کار برده می شود. در این اتصال اگز از جوش شیاری با نفوذ کاملا استفاده شود، اندازه اتصال به حداقل رسیده و ظاهری بسیار زیباتر از سایر اتصالات دارد.

Edge Welds (جوش های لبه‌ای)

Elastic Limit (حد کشسانی)

در اصطلاحات تخصصی متالوژی اگر نیروی تنشی وارد بر جسم را از حد آن، حتی به میزان بسیار کم، فراتر ببریم، تغییر شکل زیاد و مورد توجهی در جشم پدیدار خواهد شد. جسم در اثر اعمال نیروی بیش از حد تنش از قانون هوک پیروی نخواهد کرد. به این حد کشسانی یا نقطه تسلیم می گویند.

Electro slag Welding ESW (جوشکاری سرباره الکتریکی)

در اصطلاحات متالوژی به فرایند جوش به سرعت بالا که برای قطعات نازک (25 تا 300 میلی متر) در جهت عمود یا نزدیک به جهت عمود مورد استفاده قرار میگیرد.

اصطلاحات تخصصی متالوژی

F

Face Reinforcement (ارتفاع گرده جوش)

در اصطلاحات انگلیسی متالوژی به میزان فلز جوش اضافه بر حد نیاز برای پر کردن درز اتصال در سمتی جوشکاری از آن سمت انجام شده است، گفته می شود.

Flanged Joint (اتصال لبه برگشته)

Furnace Brazing FB (لحیم کاری کوره‌ای)

در اصطلاحات متالوژی فرایند لحیم کاری که در کوره برقی انجام می شود  که باعث بهبود کیفیت شده است. این روش سبب افزایش مقاومت اتصالات همراه با استحکام فیکنواختی و ظاهری زیبا خواهد شد.

Flux Core Arc Welding FCAW (جوشکاری قوس تو پودری)

در اصطلاحات انگلیسی متالوژی فرایند جوشکاری قوس الکتریکی اتوماتیک یا نیمه اتوماتیک را قوس الکتریکی توپودری میگویند. در این جوشکاری بطور مداوم باید از الکترود که حاوی پودر یا فلوکس، ولتاژ و جریان برق ثابت برای جوشکاری استفاده کرد.

اصطلاحات متالوژی

Ferrous

در اصطلاحات تخصصی متالوژی نوعی آلیاژی است که پایه آنها عنصر آهن است نظیر انواع فولادها میباشد.

Filler metal

در اصطلاحات متالوژی فلز یا آلیاژی است که جهت عملیات جوشکاری یا لحیک کاری به درز اتصال افزوده میگردد.

Fillet welds (جوش های نبشی، جوشکاری نبشی)

در اصطلاحات انگلیسی متالوژی به جوشی با مقطع مثلثی شکل که دو سطح تقریبا عمود بر هم را در اتصالات لبه روی هم، گوشه‌ای و سپری با یکدیگر متصل میکند، جوش نبشی، ماهیچه‌ای یا گوشه‌ای می گویند.

اصطلاحات رشته متالوژی

Filter Lens

به لنزهای تیره در جوشکاری گفته می شود که معمولا از جنس شیشه که چشم را در برابر پرتوهای ناشی از قوس جوشکاری یا نور شدید شوختن گاز در جوشکاری و برشکاری محافظت میکند.

همچنین مطالعه کنید اصطلاحات معماری تخصصی

Finishing Method (روش های پرداخت کاری)

در اصطلاحات تخصصی متالوژی به صاف و براق کردن و همچنین اعمال تغییرات مشخص در سطوح مواد تولید شده می باشد پرداخت کاری می گویند. این روش سبب بهبود ظاهر مواد می شود. این روش یکی از روش های مناسب برای حذف ضایعات حاصل از برش است.

Fire Watch (ناظر احتیاط هشداردهنده)

در اصطلاحات متالوژی به شخصی است که مسئولیت اصلی او نظارت بر عملیات جوشکاری جهت احتمال روی دادن آتش سوزی و همینطور هشدار کارکنان در صورت وقوع آن است، گفته می شود.

Flammable (قابل اشتعال)

در اصطلاحات انگلیسی متالوژی به هر ماده ای که به آسانی و سرعت بسوزد و اتش بگیرد، گفته می شود.

Flare Bevel Groove

جوشکاری جوش های شیاری نیم جناقی لبه گرد

Flare V Groove

جوشکاری جوش های شیاری جناقی لبه گرد

Flux (فلاکس روان ساز تنه کار)

در اصطلاحات متالوژی ماده است که برای تمیز کردن سطوح شیمیایی و جلوگیری از اکسایش در ناحیه جوش به کار برده می شود.

Fume Plume

در اصطلاحات تخصصی متالوژی، در جوشکاری بخاری است که حاوی ذرات جامد و مایع بوده است و مستقیما از حوضچه مذاب متصاعد می گردد.

Fume Release

در اصطلاحات متالوژی به خروج غیرمنتظره و نامناسب مواد اتلاق میگردد.

G

Galvanized Material (مواد گالوانیزه شده)

در اصطلاحات انگلیسی متالوژی، موادی هستند که روکشی از فلز روی در سطح خود دارند.

اصطلاحات متالوژی

Gas Carburizing

در اصطلاحات متالوژی به کربن دهی گازی شیوه عملیات حرارتی مورد استفاده در سخت گردان فولاد است.

Graphitizing (گرافیک زایی)

در اصطلاحات انگلیسی متالوژی گرافیک زدایی فرایند بازپخت است که در ریخته گری آهن و فولاد با کربن و سیلیسیم زیاد به کاربرده می شود و تمام یا قسمتی از کربن ترکیبی به کربن گرافیتی یا کربن آزاد مبدل می گردد.

Gas Metal Arc Welding GMAW

در اصطلاحات متالوژی، جوشکاری قوس الکتریکی که تحت پوشش گاز محاف انجام میگیرد.

Grinding (سنگ زنی)

در اصطلاحات تخصصی متالوژی فرایندی براده برداری است که مواد اضافه قطعه را با سایش برمیدارد. هر کدام از دانه های ساینده بر روی سطح، باعث تغییر شکل بخش کوچکی از قطعه خواهند شد.

اصطلاحات تخصصی متالورژی

Groove face (سطح شیار)

Groove Welds (جوشهای شیاری)

Gas Tungsten Arc Welding GTAW

جوشکاری قوس تنگستن تحت پوشش گاز محافظ

H

Hardening (سخت گردانی)

در اصطلاحات متالوژی به فرایندی سخت گردانی می گویند که درد طی آن سختی فولاد افزایش می یاید.

Hammering (چکش کاری)

در اصطلاحات تخصصی متالوژی به این معناست که فلزات تا ه میزان از خود در مقابل ضربه مقاومت نشان می دهند. در چکش خواری امکان شکست وجود ندارد اما اجسام میتوانند شکل بگیرند.

Hard facing (سخت کاری سطحی)

در اصطلاحات تخصصی متالوژی به رسوب دادن فلزات سخت روی سطح فلزی دیگر می گویند که هدف سخت کردن فلز است.

همچنین مطالعه کنید اصطلاحات شیمی کاربردی

Hardness Testing (آزمایش سختی)

در اصطلاحات متالوژی به مقاومت یک ماده در برابر تغییر شکل دائم و همچنین نفوذکننده به سطح آن گفته می شود.

Heat Treatment. (عملیاتی حرارتی)

در اصطلاحات تخصصی متالوژی خواص فولاد زمانی که در معرض تغییرات حرارتی قرار میگیرد تغییر میکند که به عملیاتی حرارتی معروف است.

Heavy Coating (پوشش دهی ضخیم)

در اصطلاحات انگلیسی متالوژی به وضعیتی که سبب پوشش بیش از حد بر روی ورق های فولادی شود را پوشش دهی ضخیم می گویند.

Hot Dip Galvanizing After Fabrication (گالوانیزه کاری داغ بعد از ساخت)

در اصطلاحات متالوژی به فرایندی گفته می شود که برای تولید پوشش فلز روی بر روی محصولات فولادی ساخته می شود و با غوطه ور کردن کامل محصولات فولادی در حمام روی مذاب به کار برده می شود. در این فرایند اندودکاری چند لایه متالوژیک یا ضخامت 4 میلی متر که شامل لایه های آلیاژ آهن – روی با عرض روش پوشش داده اند را امکان می سازد.

Hot Finishing (تکمیل کاری داغ)

در اصطلاحات تخصصی متالوژی به عملیاتی که مثلا در نوردکاری برای تولید ورق انجام میگیرد، می گویند.

I

Induction Brazing IB (لحیم کاری القایی)

در اصطلاحات انگلیسی متالوژی با گرمایش القایی تویط جریان متناوب درون یک سیم پیچ مسی میتواند لحیم کاری القایی را ایجاد کرد.

اصطلاحات متالوژی

Inclosing

در اصطلاحات تخصصی متالوژی به حبس کردن ذرات جامد خارجی در داخل فلز مانند سرباره فلاکس تنگستن و یا اکسید، گفته می شود.

Inclusion (ناخالصی حبس شده)

Incomplete Joint Penetration (نفوذ ناقص)

در اصطلاحات متالوژی نفوذ ناقص حالتی است که فلز جوش بطور کامل در سراسر ضخمت ورق گسترده نشود.

Incomplete Fusion

در اصطلاحات تخصصی متالوژی یکی معایب جوش این است که ذوب کافی بین لایه‌های جوش یا بین فلز جوش و دیواره‌های اتصال رخ نمی دهد.

Incomplete Fusion (ذوب ناقص)

در اصطلاحات متالوژی ذوب ناقص ناپیوستگی در جوش است که عمل ذوب در فلز جوش و سطوح ذوب و یا لایه های جوش اتفاق نیفتاده باشد.

اصطلاحات متالوژی

Incomplete Joint Penetration (عدم نفوذ اتصال به ناحیه ریشه اتصال)

Inert Gas

در اصطلاحات متالوژی گازی است که از نظر شیمیایی با فلز وارد واکنش نمی شود و از بین گازهای خنثی آرگن و هلیم عموما در جوشکاری مورد استفاده قرار میگیرد.

همچنین مطالعه کنید پرکاربردترین اصطلاحات برق

Infrared Brazing IRB (لحیم کاری مادون قرمز)

اصطلاحات رشته متالوژی

ISO (استاندارد)

ISO 5817 Welding Fission (استاندارد 5817 هم جوشی در جوشکاری)

J Groove

جوش های شیاری جی شکل یا نیم لاله ای

Joint root (ریشه اتصال)

K

KASH (ویژگی های بازرس جوش)

Kerfs

پهنای برش ایجاد شده در طی عملیات برشکاری

keyhole Welding

تکنیکی است در فرایند جوشکاری پلاسما و پرتو الکترون که در طی آن یک سوراخ سرتاسر شبیه سوراخ کلید در محل اتصال ایجاد می شود که مذاب را به پشت اتصال هدایت می نماید.

L

Lamellar Tear (ترک لایه ای)

Lamination (تورق)

Lap Joint (اتصال لبه روی هم کنار هم)

Laser Beam Welding LBW (جوشکاری با پرتو لیزری)

M

Machining (ماشین کاری)

Magnetic Particle MT (ذرات مغناطیسی)

Metallographic Testing (متا کارتو گرافی)

در اصطلاحات متالوژی به معنای متالوگرافی آزمایش جنس و خصصیات مواد فلز

Modulus of Elasticity (مدول الاستیسته)

M

MTC

گواهی آزمایش مواد

MTR

گزارش آزمایش مواد

N

NACE

انجمن مهندسی خوردگی آمریکا

NDE Nondestructive Examination (آزمایشات غیر مخرب)

NDI inspection (بازرسی های غیر مخرب)

NDT testing (تست های غیر مخرب)

Nick Break Test (آزمایش شکست)

O

Oxyacetylene Welding OAW (جوشکاری اکسی استیلن)

Oxy fuel Gas Cutting OFC (برشکاری با گاز سوختی و اکسیژن)

Oxy Fuel Welding OFW (جوشکاری با گاز سوختی و اکسیژن)

Overlap (سررفتن جوش روی فلز پایه)

در اصطلاحات تخصصی متالوژی به عبور فلز مذاب از مرزهای جوش و قرار گرفتن  آن بر روی فلز پایه باعث ایجاد عیب جوشی می شود که به روی هم افتادگی معروف است.

P

Plasma Arc Cutting PAC (برشکاری قوس پلاسما)

Plasma Arc Welding PAW (جوشکاری قوس پلاسما)

Penetrate PT (مایعات نافذ)

Percent Elongation (درصد ازدیاد طول)

Percent Reduction of Area (درصد کاهش سطح مقطع)

Pinch Points

به تجهیزاتی می گویند که هنگام کار کردن با انها ممکن است بخش هایی از بدن به ویژه دست ها و یا پاها دچار فشردگی و یا له شدگی شده و اثراتی نیشگونی  و کبودی که بر روی این اعضا ایجاد میکند.

Plasma (گاز یونیزه شده)

Plug or Slot Welds (جوش های کام یا دکمه‌ای)

Porosity (تخلخل)

در اصطلاحات متالوژی به حفره های گازی که در داخل فلزات حبس شده است، تخلخل گفته می شود.

Porosity (حفره های گازی خلخال)

Position

وضعیت جوشکاری و نحوه قرار گرفتن قطعات و حوضچه مذاب نسبت به الکترود.

PQR

ثبت تایید دستورالعمل جوشکاری

Progression

در اصطلاحات انگلیسی متالوژی در جوشکاری برای حرکت در وضعیت عمودی بالا و یا پایین استفاده می شود.

Proportional Limit (حد تناسب)

Q

QCI

استاندارد انجمن جوش آمریکا حهت صلاحیت بازرسین جوش

R

همچنین مطالعه کنید اصطلاحات کشاورزی همراه توضیحات کامل

Radiographic RT (رادیو گرافیک)

Resistance Brazing RB (لحیم کاری مقاومت)

Reactive Gas (گاز خنثی)

Rolling (نورد، آهنکاری، آهن کوبی)

Root edge (لبه ریشه)

Root Face (پاشنه)

Root Opening (فاصله ریشه)

Root Reinforcement (ارتفاع و عمق نفوذ جوش)

Root Surface (سطح ریشه)

Resistance Welding RW (جوشکاری مقاومتی)

S

Safety glasses (عینک های ایمنی)

در اصطلاحات متالوژی به عینک هایی گفته می شود که دارای لنزهایی با ضخامت شیشه مناسب هستند که برای جلوگیری از اصابت اشیاء پرتابی به چشم و … به کار میرود.

Submerged Arc Welding SAW (جوشکاری قوس زیر پودری)

Scarf (جوش های شیاری لبه اریب، لبه شیب دار)

SCWI

بازرس ارشد جوش

Seam Welds (جشو های نواری)

Seam/Lap (عیوب فلز پایه)

Shielding

در اصطلاحات تخصصی متالوژی به حفاظت قوس و حوضچه مذاب در مقابل آلودگی اتمسفر

Slag (سرباره)

Slag Inclusion (سرباره جبس شده)

در اصطلاحات انگلیسی متالوژی در بعضی از فرایندهای جوشکاری الکترود دستی (SMAW)، زیرپودری (SAW) و نوعی از توپودری (FCAW)  که وظیفه حفاظت از حوضچه مذاب را بر عهده دود و گاز حاصل از سوختن پودر جوش را دارد، سرباره‌ای بر روی حوضچه مذاب شکل می دهد که باید قبل از ایجاد پاس جوش بعدی به کمک روش های مختلف برداشته شود. اگر این سرباره در فلز جوش باقی بماند، باعث ایجاد عیب ناخالصی سرباره می شود.

Shielded Metal Arc Welding SMAW (جوشکاری قوس الکترود دستی)

SNT-TC-1A (راهنمای تایید)

Soldering

به فرایند اتصال فلزات به طوری که فلز پایه ذوب نگردد.

Solid Solution (محلول جامد)

Soundness Testing (آزمایش سلامت)

Spatter (ترشحات مذاب، جرقه و یا پاشش)

Spliced Joint (اتصال وصله ای)

Spot or Projection Welds (جوش های نقطه ای یا پیش طرحی)

Square Groove (جوش های شیاری لبه گونیا)

Stud Welds (جوش های زائده ای)

Surface Welds (جوش های سطحی)

Stud Welding SW (جوشکاری زائده ای)

SWI

بازرس تایید شده جوش

T

T Joint (اتصال سه پری)

Torch Brazing TB (لحیم کاری با شعله)

Tensile Strength (استحکام کششی)

Tensile Testing (آزمایش کشش)

Toughness (چقرمگی)

Toughness Testing (آزمایش ضربه)

Tungsten Inclusion (ناخالصی تنگستن)

در اصطلاحات تخصصی متالوژی جوشکاری آرگون هم نام دارد. برخی مواقع قسمتی از الکترود تنگستنی ذوب می شود و به درون حوضچه مذاب می افتد که باعث ایجاد عیبی به نام ناخالصی تنگستن می گردد.

Type of Welding (انواع جوش ها)

U

U Groove (جوش های شیاری یو شکل یا لاله ای)

Ultimate Tensile Strength (اشتحکام کشش نهایی)

Ultrasonic UT (آلترا سونیک، ما فوق صوتی شنوایی)

Undercut (سوختگی و یا بریدگی کنار جوش)

در اصطلاحات متالوژی به ایجاد کاهش ضخامت در محل اتصال فلز جوش و فلز پایه را سوختگی کناره جوش می گویند که به دلیل به کاهش سطح مقطع موثر اتصال و نیز افزایش تمرکز تنش باعث می شود منجر به کاهش استحکام خستگی اتصال جوشی گردد.

Under fill (عدم پرشدگی شیار)

Unspecified (پرداختکاری نامشخص)

V

V_Groove (جوش های شیاری وی شکل یا جناقی)

VT Visual Inspection (بازرسی چشمی)

W

Weld

در اصطلاحات انگلیسی متالوژی به پیوند موضعی فلزات یا غیر فلزات که بر اثر اعمال حرارت و یا فشار و یا هر دو یا بدون استفاده از فلز پرکننده به وجود می آید.

Weld Face (سطح جوش)

Weld Reinforcement (گرده اضافی)

Weld Root (ریشه جوش)

Weld Toe (پنجه یا گره جوش)

Welded Joint (اتصالات جوشی)

Weld Interface (مرز جوش)

WPQR (ثبت صلاحیت جوشکار)

WPS (دستوالعمل جوشکاری)

WQT (ثبت صلاحیت و آزمایش جوشکاری)

Y

Yield Strength (استحکام تسلیم)