استعاره مصرحه چیست؟
استعاره مصرحه در ادبیات
استعاره چیست؟
زبان و ادبیات فارسی مملو از آرایههای زیبا و الهام بخش ادبی است که به درک ژرف و زیبای یک شعر یا نثر کمک شایانی میکند. یکی از این آرایههای ادبی استعاره مصرحه است. استعاره در لغت به معنی عاریت و امانت گرفتن از کلمهای دیگر است، بهطوریکه از یک کلمه بجای کلمه دیگر استفاده میکند.
استعاره را درواقع میتوان همان تشبیه دانست. به عبارتی استعاره از دل یک تشبیه بیرون میآید. به این صورت که اگر یکی از ارکان تشبیه (مشبه یا مشبهبه) حذف شود، استعاره بهوجود میآید. البته باید به این نکته اشاره کرد که استعاره در ادبیات بهدلیل اینکه موجب درگیری و برانگیختن احساسات خواننده میشود، نسبت به تشبیه زیبایی دوچندانی دارد.
به این مثال توجه کنید: گل سخن میگوید. در این جمله استعاره بهکار رفته است. به عبارتی گل مانند انسانی است که سخن میگوید که واژه گل میشود مشبه و سخن گفتن هم وجه شبه محسوب میشود.
استعاره را میتوان به 2 نوع استعاره مصرحه و استعاره مکنیه تقسیمبندی کرد، که در این مقاله قصد داریم به استعاره مصرحه و انواع آن بپردازیم.
اجزا و ارکان استعاره
استعاره در ادبیات به 4 رکن اصلی تقسیم میگردد. این ارکان عبارتند از:
1- مستعارمنه (مشبهبه): معنای ظاهری و اولیه واژه مورد نظر.
2- مستعارله (مشبه): معنای باطنی و مورد نظر شاعر یا نویسنده.
3- جامع (وجهشبه): ارتباط میان واژه اولیه و واژه مورد نظر.
۴ـ مستعار: لفظی که در آن استعاره مورد استفاده قرار گرفته است. به عبارت کلی لفظی است که به عاریه و امانت گرفته شده است.
همچنین مطالعه کنید حروف اضافه در فارسی
به بیت زیر توجه کنید:
ای که بر مه کشی از عنبر سارا چوگان مضطرب حال مگردان! من سرگردان را ( حافظ)
در این بیت، واژه « مه » “مشبهبه یا مستعارمنه”، « روی یار » که به ماه تشبیه شده است “مشبه یا مستعارله” درنظر گرفته میشود. “جامع یا وجهشبه” زیبایی و درخشندگی است؛ که باعث تشبیه روی دلدار به ماه شده و لفظ « مه » مستعار محسوب میشود.
انواع استعاره از لحاظ وجود داشتن مستعار
اگر در جمله یا شعر، لفظ مستعار موجود و قابل رویت باشد آن را استعاره مصرحه میگویند و در صورتیکه مستعار موجود نباشد به آن استعاره مکنیه اطلاق میگردد.
1- استعاره مصرحه (آشکار)
در استعاره مصرحه که به آن استعاره آشکار هم میگویند، مشبه حذف میشود و تنها مشبهبه باقی میماند.
به چند مثال برای درک بهتر این نوع استعاره در ادبیات اشاره خواهیم کرد.
ماهم این هفته برون رفت و بچشمم سالیست حال هجران تو چه دانی که جه مشکل حالیست دراین بیت از (حافظ) “ماه ” استعاره از معشوق است.
بدانگه که خورشید برگشت زود پدید آمد آن چادر لاژورد (فردوسی)
در این بیت از “فردوسی”، “چادر لاژورد” استعاره از شب است.
همچنین در این مصرع: آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت (حافظ)، “نرگس” استعاره از چشم است.
انواع استعاره مصرحه (آشکار)
از طرف دیگر استعاره آشکار (مصرحه) خود به چندین نوع تقسیمبندی میگردد.
1-استعاره مصرحه مجرده
ترکیب این نوع استعاره در ادبیات به این صورت است: مشبهبه + صفات یا اجزاء مشبه (یعنی در کلام مشبهبه با ویژگیها یا صفات مشبه همراه باشد). درواقع زمانی میتوان بیان کرد که استعاره مذکور از نوع مجرده است که صفت يا صفاتی که در جمله یا شعر موردنظر آمده است بامشبهبه مناسبت داشته باشد.
همچنین مطالعه کنید انواع استعاره در ادبیات
مثال:
نـرگـسِ مـست نـوازش کـنِ مـردم دارش خونِ عاشق به قدح گر بخورد نوشش باد (حافظ)
در این بیت، «نرگس» مشبهبه و «مستی»، «نوازش کردن» و «مردمداری» از ملایمات مشبه (چشم که در اینجا حذف شده است) محشوب میشود.
2- استعاره مصرحه مطلقه
اگر در استعارهاى هيچکدام از ویژگیها یا صفات مشبه یا مشبهبه ذکر نشود و خود مشبهبه به تنهایی آورده شود یا به ویژگیهای هردو (مشبه و مشبهبه) اشاره شود، در آن صورت آن را استعاره مصرحه از نوع مطلقه درنظر میگیرند.
مثال:
شکوفه بر سرِ شاخ است چون رخسارۀ جانان بـنفشـه بر لـبِ جــوی است چون جرّارۀ دلـــبر
(عبدالواسع جبلی)
در اینجا «جرّاره» استعاره از «زلف» است که با هیچکدام از صفات یا ویژگیهایی بهکار نرفته است.
3– استعاره مصرحه مشّرحه
اگر در جمله، صفات یا ويژگيهاى مناسب با مشبهبه بیان شده باشد، استعاره مشّرحه است. ترکیب این نوع از استعاره بدین شرح است: مشبهبه + صفات یا ویژگیهای همان مشبهبه (یعنی مشبهبه را همراه با یکی از ویژگیهای خود ذکر کند).
مثال:
از لـعـل تـو گـر یـابـم انـگشـتری زنـهـار صـد مُلکِ سلیـمانم در زیـر نگـین باشد (حافظ)
در این بیت «لعل» مشبهبه که استعاره از لب سرخ محبوب است و «انگشتری» و «نگین» از ملایمات و ویژگیهای «لعل» به حساب میآید.
4- استعاره اصلیّه و تبعیه:
اگر لفظ مستعار، اسم یا گروه اسمی باشد، در آن صورت آن را استعاره اصلیّه مینامند.
مثال:
ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز کز سر صدق میکند شب همه شب دعای تو (حافظ)
در بیت بالا، “گل خوش نسیم” استعاره از معشوق و بلبل استعاره از عاشق است که همانطور مشاهده میکنید، هر دو لفظ مستعار را اسم و گروه اسمی تشکیل دادهاند.
5- استعاره تبعیّه
در این نوع اگر فعل، صفت یا اسم مشتق استعاره شوند، آن را استعاره مصرحه از نوع تبعیّه میگویند.
مثال:
تا بماند جانت خندان تا ابد همچو جان پاک احمد با احد (مولوی)
در این بیت، واژه “خندان” صفت است که استعاره از شادابی و سرحالی درنظر گرفته میشود.
6- استعاره آشنا یا نزدیک
در این نوع استعاره در ادبیات میتوان وجهشبه یا جامع را در متن بهکاربرده شده به آسانی تشخیص داد.
مثال:
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت آه از آن مست که بر مردم هشیار چه کرد (حافظ)
درواقع در اینجا واژه”نرگس” استعاره کاملا واضحی از “چشم” است.
7- استعاره دور یا شگفت
در این نوع استعاره مصرحه، وجهشبه بهراحتی قابل تشخیص و درک نمیباشد.
مثال:
دل به میدربند تا مردانه وار گردن سالوس و تقوا بشکنیم (حافظ)
در این بیت “حافظ” در تخیلات خویش، « سالوس و تقوا » را به صورت انسان یا حیوان تشبیه کرده است.
8- استعاره وفاقیه
در این نوع استعاره مشبه و مشبهبه به صورت یکجا آورده میشود.
مثال:
مرده را اگر بیاموزی و راه بنمایی زنده خواهد شد.
9- استعاره عنادیه
این نوع استعاره عکس وفاقیه است، بهطوریکه نمیتوان مشبه و مشبهبه را بهصورت یکجا آورد.
مثال:
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق هر دم آید غمی از نو به مبارکباد (شاعر)
در این بیت، تبریک به مناسبت آمدن غم استعاره از نوع عنادیه است، چونکه این دو واژه در یکجا گنجانده نمیشوند.
2- استعاره مکنیه (پنهان)
همانطور که گفته شد، نوع دیگری از استعاره، استعاره مکنیه یا پنهان محسوب میشود. در استعاره مکنیه برخلاف مصرحه، تنها مشبه به همراه یکی از صفات، لوازم یا ویژگیهای « مشبه به » ذکر میشود و بقیه ارکان حذف میگردد. به مثالهای زیر توجه کنید:
همچنین مطالعه کنید صامت و مصوت چیست؟
به صحرا شدم عشق باریده بود. دراین مثال مشبهبه که “باران” است حذف شده و فقط ویژگی آن یعنی باریدن به همراه مشبه (عشق) آمده است.
قضا ز آسمان چون فروهِشت پَر همه عاقلان کور گردند و کر (فردوسی)
در این بیت، «قضا» به مرغی همچون کرکس تشبیه شده و مشبهبه حذف شده است.
بخند اجل، چون تو خنجر برآری بجنبد جهان، چون تو لشکر برانی (فرخی)
در این بیت از “فرخی” (اجل) استعاره مکنیه است.
نکته1: در استعاره مکنیه اگر مشبه و وجهشبه باهم یک ترکیب اضافی (مضاف و مضافایه) تشکیل دهند، به آن اضافه استعاری میگویند.درواقع مشبه (مضافالیه) در کنار وجهشبه (مضاف) قرار میگیرد.
مثال برای اضافه استعاری:
خروشان، ژرف، بیپهنا، کفآلود دل شب میدرید و پیش میرفت (حمیدی شیرازی)
در این بیت، “دل شب” اضافه استعاری است.
بخز در لاکت ای حیوان که سرما نهانی دستش اندر دست مرگ است (اخوان ثالث)
در این بیت “دست مرگ” اضافه استعاری است.
دیشب به سیل اشک ره خواب میزدم نقشی به یاد خط تو بر آب میزدم (حافظ)
همچنین در بیت بالا “سیل اشک” بهعنوان اضافه استعاری درنظر گرفته میشود.
نکته2: در استعاره مکنیه اگر مشبهٌبه، انسان باشد، درآن صورت به آن تشخیص میگویند. در تشخیص باید وجهشبه ویژگی بارز و آشکار انسان باشد. درواقع باید حالات و رفتارها و ویژگیهای انسانی را به سایر پدیدههای خلقت نسبت داد.
مثال برای تشخیص:
اختر شب در کنار کوهساران، سر خم میکند.
در این مصرع “اختر شب” به «انسانی» تشبیه شده که سرش را خم میکند، درواقع سرخم کردن از حالات و رفتارهای انسانی است که به اخترشب نسبت داده شده است پس تشخیص بهکار برده شده است.
به چشم عقل در این راهگذار پر آشوب نگر که کار جهان بیثبات و بیمحل است(حافظ)
در این بیت مشبهبه انسان است و “چشم” که از ویژگیهای بارز انسان است به عقل نسبت داده شده است.
در مصرع ” ابر میگرید و میخندد از آن گریه چمن” دو تشخیص مورد استفاده قرار گرفته است. به عبارتی ” گریه ” به “ابر” و “خنده” به “چمن” نسبت داده شده است. زیرا خنده و گریه جزو حالات بارز انسان محسوب میشود.
تقسیمبندی استعاره از لحاظ واحد کلمه
نوع دیگری از تقسیمبندی استعاره در ادبیات وجود دارد که از لحاظ تعداد کلمات آن را به دو دسته استعاره مفرده و استعاره مرکبه تقسیمبندی میکنند.
1- استعاره مفرده
در این نوع استعاره، مستعار شامل یک کلمه یا کلمه مرکب میباشد. به عنوان مثال:
صدفوار گوهرشناسان راز دهان جزء به لؤلؤ نکردند باز (سعدی)
در این بیت، لؤلؤ استعاره از سخنان گوهربار و ارزشمند است که درواقع یک کلمه است. یا در بیت زیر:
ارغوان جـامِ عقـیقی به سمن خواهـد داد چشمِ نرگس به شقایق نگران خواهد شد (حافظ)
“چشم نرگس” بهعنوان یک کلمه مرکب درنظر گرفته میشود.
2- استعاره مرکبه
اگر در متن یا شعر مستعار یا به عبارتی لفظی که در آن استعاره مورد استفاده قرار گرفته است یک جمله باشد، استعاره از نوع مرکبه است.بهعنوان مثال:
هزاران نرگس از چرخ جهانگرد فروشد تا برآمد یک گل زرد (نظامی)
در این بیت، «هزاران نرگس از چرخِ جهان گرد فرو شد» به جای (شب به پایان رسید) و «برآمد یک گلِ زرد» به جای (خورشید طلوع) مورد استفاده قرار گرفته است که هردوی این استعارهها یک جمله هستند، بنابراین استعاره از نوع مرکبه است. درواقع مفهوم بیت یعنی شب رفت و صبح شد.
کلام آخر
استعاره در ادبیات یکی از پرکاربردترین آرایهها در زبان فارسی محسوب میشود. به عبارت سادهتر، هنگامیکه از استعاره در متن یا شعری استفاده شود آن نوشته ادبیتر بهنظر میرسد. استغاده از استعاره مصرحه یا استعاره مکنیه، هردو زیبایی یک متن را دوچندان میکند، بهطوریکه مخاطب را برای خواندن متن ترغیب میکند و در برانگیختن عواطف خواننده نقش بهسزایی دارد.
عبارات کلیدی: استعاره در ادبیات، استعاره مصرحه
0 دیدگاه