اصطلاحات فوتبال
25
دسامبر

لیست کامل اصطلاحات فوتبالی

اصطلاحات فوتبال

بی شک فوتبال پرطرفدارترین ورزش دنیاست. برگزاری لیگ های مختلف، جام جهانی و مسابقات صحت از این موضوع دارد. هر فرد حتما در طول عمر خود یکبار پای دیدن این ورزش هیجان انگیز نشسته است. اما همانطور که دیده اید در طول بازی گزارشگر از کلمات و اصطلاحات فوتبال زیادی برای شرح بازی استفاده می کند. آیا شما معنی این اصطلاحات را میدانید؟

افرادی که به صورت دائمی مسابقات را دنبال می کنند یا در تیم های کوچک و بزرگ بازی فوتبال را انجام می دهند با برخی از این اصطلاحات آشنایی دارند اما برای افراد مبتدی کمی دشوار است که در همان ابتدا متوجه مفهوم آنها شود. تیم ترجمر با جمع آوری لغت نامه ای از اصطلاحات فوتبال این ورزش هیجان انگیز را برای شما جذاب تر می کند.

مرد دوازدهم:

این عبارت دو تعریف متفاوت دارد. معمولا به هوادارانی اطلاق می شود که در یک مسابقه فوتبال حضور دارند. به ویژه زمانی که سر و صدایی ایجاد می کنند تا انگیزه بیشتری برای تیم ایجاد کنند. استعاره بر این واقعیت استوار است که ایک تیم در شروع بازی 11 بازیکن فعال دارد.

این اصطلاح همچنین میتواند در مواردی استفاده شود که یک داور به نفع تیم دیگری سوت بزند. گلایه هواداران به این صورت است که «آنها مرد دوازدهم را در زمین داشتند». همچنین میتواند به بازیکنی اشاره داشته باشد که معمولا جزء یازده بازیکن ابتدایی نیست، اما در بیشتر مسابقات از روی نیمکت به بازی می آید.

سیستم 5-3-2

این ترکیب رایج در قرن 19 و اوایل قرن 20 بود که متشکل از دو بازیکن دفاعی، سه بازیکن میانی (هافبک) و پنج بازیک جلو است. همچنین این ترکیب به عنوان تشکیل هرم نیز شناخته می شود. در این ترکیب با تغییر 2-3-2-3 مهاجمان میانی موقعیت های عمیق تری را میسازند.

اصطلاحات فوتبال

سیستم 2-4-4

ترکیب مدرن رایج که با چهار مدافع، چهار هافبک و دو بازیکن مهاجم تشکیل می شود. انواع مختلفی از این ترکیب وجود دارد مانند 4-4-2 که در آن چهار هافبک به شکل الماس بدون هافبک های پهن جمع می شوند. 2-3-1-4 که در آن یک هافبک یک هافبک را انتخاب می کند. موقعیت دفاعی به سه نفر دیگر اجازه می دهد تا روی حمله تمرکز کنند.

اصطلاحات فوتبال

سیستم 1-5-4

ترکیب مدرن رایج که با چهار مدافع، پنج هافبک و یک مهاجم استفاده می‌شود. با هل دادن وینگرها به جلو، این ترکیب را می توان به 4-3-3 تبدیل کرد. تیم‌ها معمولاً زمانی که توپ را در اختیار دارند 4-3-3 بازی می‌کنند و زمانی که مالکیت توپ را از دست می‌دهند به 4-5-1 برمی‌گردند. انواع مختلف عبارتند از، 4-4-1-1 جایی که یک مهاجم در عمق زمین می‌افتد یا یک هافبک تهاجمی به جلو میرود تا در نقش پشتیبانی برای مهاجم اصلی بازی کند. 1-3-2-4 ، که در آن از دو هافبک نگهدارنده استفاده می‌شود. 1-2-3-4 (یا درخت کریسمس)، که از سه هافبک مرکزی در پشت دو هافبک تهاجمی بازی می کنند و 0-4-6 که از چهار مدافع و شش هافبک به عنوان یک بازیکن نگهدارنده دو بال استفاده می‌کند. مدافعان و سه نفر که بین موقعیت های حمله و دفاع می چرخند.

اصطلاحات فوتبال

جام چهارم

کسب جواز حضور در لیگ قهرمانان اروپا با قرار گرفتن در چهار مکان برتر لیگ برتر انگلیس.

قانون 5+6

پیشنهادی که فیفا در سال 2008 به تصویب رساند. این قانون برای مقابله با تاثیرات حکم بوسمن بود زیرا تعداد بازیکنان خارجی در باشگاه های اروپایی که به میدان میرفتند بسیار افزایش یافته بود. با این قانون هر باشگاه ملزم بود که حداکثر 6 بازیکن واحد شرایط را وارد میدان کند.

اصطلاحات فوتبال به ترتیب حروف الفبا

A

Advantage (آوانتاژ)

در اصطلاحات فوتبال تصمیمی که توسط داور در طول بازی گرفته می شود. جایی که یک بازیکن خطا میکند اما بازی ادامه پیدا می کند زیرا تیمی که خطا را متحمل میشود در موقعیت بهتری نسبت به آن قرار دارد نسبت به زمانی که داور بازی را متوقف می کرد.

اصطلاحات فوتبال

AFC (اِی‌اِف‌سی)

کنفدراسیون فوتبال آسیا (Asia Football Confederation)

Armband (بازوبند)

توسط کاپیتان یک تیم پوشیده می شود تا نشان دهنده آن نقش باشد. بازوبندهای مشکی گهگاه توسط کل کل تیم به یاد مرگ یا رویداد غم انگیز بسته می شود.

اصطلاحات فوتبال

Assist (پاس گل)

پاسی که منجر به گل می شود.

Assistant referee (کمک داور)

فردی که در روند بازی به کنترل مسابقه به دارو کمک می کند.

همچنین مطالعه کنید اصطلاحات والیبال

Attacker (مهاجم)

مهاجم یا هر بازیکن نزدیک به خط دروازه تیم مقابل.

Away goals rule (قانون گل های خارج از خانه)

در اصطلاحات فوتبال در مواردی که امتیازات در مجموع به پایان می رسد، تیمی که در خارج از خانه گل های بیشتری به ثمر رسانده باشد برنده تلقی می شود.

B

Back of the net (پشت تور)

گلی که معمولا در آن توپ در پشت تور محبوس می شود تا زمانی که به عقب برگردانده شود.

یکی دیگر از اصطلاحات فوتبال Back-pass rule (قانون پاس برگشتی)

طبق این قانون که در سال 1992 تصویب شد، دروازه‌بان‌ها مجاز به برداشتن توپ در صورتی که به عمد توسط یک هم تیمی به سمت آنها زده شده باشد، ندارند.

Back heel (پشت پا)

در اصطلاحات فوتبال نوعی پاس یا شوت که در آن بازیکن از پاشنه خود برای به عقب راندن توپ به سمت بازیکن دیگر یا به سمت دروازه استفاده می کند.

اصطلاحات فوتبال

Behind closed doors (پشت در های بسته)

مسابقاتی که در آن تماشاگران حضور ندارند. ممکن از نوعی تحریم برای تیم هایی باشد که هواداران آن رفتار مناسبی نشان نداده باشند.

Bench (نیمکت)

جایی که بازیکنان تعویضی و مربیان یک تیم نشسته اند. معمولا شامل یک نیمکت سرپوشیده واقعی یا یک ردیف صندلی است. به طور رسمی به آن نیمکت تعویض میگویند.

اصطلاحات فوتبال

Bend (خم شدن)

ویژگی مهارتی که در آن بازیکنان به شیوه ای به توپ ضربه می زنند که چرخش اعمال می کند و در نتیجه توپ در هوا خم می شود. بازیکنانی که در این ضربه مهارت دارند معمولا برای زدن ضربات آزاد تعیین می شوند. «دیوید بکهام» بازیکن انگلیسی، مهارت بالایی در این ضربات دارد.

C

CAF

کنفدراسیون فوتبال آفریقا (Confederation of African Football)

Cap (سرپوش)

در اصطلاحات فوتبال حضور یک بازیکن برای تیم ملی است.

یکی دیگر از اصطلاحات فوتبال Cap-tied (کلاه دار)

اصطلاحی است که زمانی استفاده می شود که بازیکنی نماینده یک تیم ملی بوده و در نتیجه اجازه بازی برای تیم دیگری را ندارد.

Captain (کاپیتان)

در اصطلاحات فوتبال بازیکنی که برای رهبری یک تیم انتخاب می شود و در مسابقه برای شرکت در پرتاب سکه قبل از شروع بازی به عنوان کاپیتان شناخته می شود.

Catenaccio (کاتناچیو)

سیستم تاکتیکی که بر دفاع تاکید دارد.

Channel (کانال)

فضای خالی بین دفاع کناری و مدافع میانی هنگامی که یک مهاجم با یک دفاع چهارتایی بازی می کند.

D

Dead ball (توپ مرده)

وضعیتی که بازی با ثابت بودن توپ دوباره شروع می شود، مانند ضربه آزاد.

Defender (مدافع)

یکی از چهار پست اصلی فوتبال است. مدافعان در مقابل دروازه بان قرار میگیرند و نقش اصلی آنها دور نگه داشتن حریف از دروازه خود است.

Derby (دربی)

مسابقه بین دو رقیب معموا محلی.

یکی دیگر از اصطلاحات فوتبال Direct free kick (ضربه آزاد مستقیم)

زمانی که خطا روی یک بازی کن انجام شود، یک ضربه آزاد به تیمی که خطا را متحمل شده، داده می شود. یک گل ممکن است مستقیمااز یک ضربه آزاد به ثمر برسد.

اصطلاحات فوتبال

Dirty work (پاس کاری)

در اصطلاحات فوتبال نوعی بازی که یک هافبک دفاعی انجام میدهد مانند تکل زدن در خط هافبک، ارسال پاس های کوتاه به جناحین و شکست حرکات هجومی حریف که برای موفقیت یک تیم ضروری است.

همچنین مطالعه کنید اصطلاحات بسکتبال

Dissent (مخالفت)

نقض قوانین بازی که به موجب آن بازیکن از زبان یا حرکات توهیم آمیز نسبت به مقام یا مقامی استفاده می کند. در موارد شدید می تواند منجر به صدور کارت زرد یا قرمز شود.

E

El Clásico (ال کلاسیکو)

مسابقات دربی در کشورهای اسپانیایی زبان مانند آرژانتین و مکزیک.

یکی دیگر از اصطلاحات فوتبال Equaliser (مساوی کننده)

گلی که نتیجه را مساوی می کند.

European night (شب اروپایی)

بازی سبانه در مسابقات باشگاهی یوفا.

Extra time (وقت اضافه)

زمان هدر رفته در طول بازی توسط داور محاسبه می شود و در پایان به عنوان وقت اضافه به بازیکنان اعلام می شود. در برخی مسابقات جام حذفی معمولا دو نیمه 15 دقیقه ای در نظر گرفته می شود.

اصطلاحات فوتبال

F

FA Cup (جام حذفی)

در اصطلاحات فوتبال یکی از قدیمی ترین جام ها که در آن هر تیم ببازد از دور مسابقات حذف خواهد شد.

False nine (نه نادرست)

یک مهاجم مرکزی که مرتبا به هافیک باز می گردد تا علامت گذاری حریف را مختل کند.

Feeder club (باشگاه تغذیه)

یک باشگاه کوچکتر متصل به یک باشگاه بزرگتر.

FIFA (فیفا)

فدراسیون بین المللی فوتبال (Fédération Internationale de Football Association)

First eleven (یازدهِ اول)

یازده بازیکنی که معمولا توسط مربی تیم برای شروع بازی انتخاب می شوند.

G

Game of two halves (بازی دو نیمه)

یک مسابقه نزدیک که در آن یک تیم بر هر نیمه مسلط است.

Ghost goal (گل شبح)

در اصطلاحات فوتبال موقعیت هایی که در آن توپی به طور عادلانه از خط دروازه عبور کرد اما به گلی منتهی نشد، یا علیرغم اینکه توپ از خط عبور نکرد، گلی به دست آمد.

Giant-killing (غول‌کشی)

تیمی از دسته پایین‌تر که تیم دیگری را از دسته بسیار بالاتر در لیگ آن کشور شکست می‌دهد.

Goal (گل، هدف)

تنها روش گلزنی در فوتبال. برای دریافت گل، توپ باید به طور کامل از روی خط دروازه در ناحیه بین تیرک ها و زیر تیر افقی عبور کند.

Goal difference (تفاضل گل)

تفاوت خالص بین گلهای زده شده و گلهای خورده. برای متمایز کردن موقعیت‌های لیگ زمانی که باشگاه‌ها در امتیازات مساوی هستند استفاده می‌شود.

Goalkeeper (دروازه بان)

یک بازیکن متخصص که وظیفه دفاع از دروازه یک تیم و جلوگیری از گلزنی حریف را دارد. آنها تنها بازیکنی در زمین هستند که می توانند توپ را در بازی باز کنترل کنند، اگرچه آنها فقط می توانند این کار را در محوطه جریمه خود انجام دهند.

یکی دیگر از اصطلاحات فوتبال Goal kick (ضربه گل)

روش شروع مجدد بازی زمانی که توپ از بالای خط دروازه توسط بازیکن تیم مهاجم بدون گلزنی پخش می شود.

H

Half-back (هافبک)

در اصطلاحات فوتبال موقعیتی که در ترکیب 5-3-2 به کار میرود، هافبک ها در جلوی مدافعان کناری و پشت مهاجمان بازی می کنند. هافبک میانی هب عنوان هافبک میانی شناخته می شود و آنهایی که در هر دو طرف بودند به عنوان نیمه های بال شناخته می شوند.

Half-time (نیمه وقت)

استراحت 15 دقیقه ای بین دو نیمه.

Half-volley (نیمه رگبار)

پاس یا شوتی که در آن توپ درست در زمان تماس با زمین زده می شود.

Hammer (چکش)

شکست دادن یک تیم با اختلاف زیاد.

یکی دیگر از اصطلاحات فوتبال Hand of God (دست خدا)

اولین گل دیگو مارادونا در مقابل انگلیس در جام جهانی فوتبال 1986 که با استفاده از دست خود به ثمر رساند.

اصطلاحات فوتبال

Hang up one’s boots (کفش های خود را آویزان کن)

باز نشستگی در فوتبال.

Hard man (مرد سخت)

در اصطلاحات فوتبال بازیکنی که به دلیل سبک بازی تهاجمی خود، به ویژه برای تکل های قوی مورد توجه قرار گرفته است.

I

IFAB (آی‌اِف‌اِی‌بی)

هیئت بین المللی فوتبال (International Football Association Board)، نهادی که قوانین بازی فوتبال را تعیین می کنند.

Indirect free kick (ضربه آزاد غیرمستقیم)

نوعی ضربه آزاد که به دنبال خطاهای “غیر پنالتی”، برخی تخلفات فنی، یا زمانی که بازی برای اخطار یا اخراج حریف بدون وقوع خطای خاصی متوقف می شود، به تیم مقابل داده می شود. برخلاف ضربه آزاد مستقیم، گل نمی‌تواند مستقیماً از ضربه آزاد غیرمستقیم به ثمر برسد.

Inside forward (حرکت رو به جلو)

موقعیت به کار گرفته شده در آرایش 5-3-2 که در آن مهاجمان داخلی درست در پشت سر مهاجمان مرکزی بازی می کنند.

یکی دیگر از اصطلاحات فوتبال Intercept (راهگیری)

برای جلوگیری از رسیدن پاس به گیرنده مورد نظر.

اصطلاحات فوتبال

International clearance (مجوز بین المللی)

در اصطلاحات فوتبال مجوز لازم از اتحادیه های فوتبال خارجی یا خارج از کشور قبل از تکمیل انتقال یک بازیکن در جایی که بازیکن در آن سوی مرزهای ملی یا بین المللی قرار دارد.

J

Journeyman

بازیکنی که در طول دوران حرفه ای خود نماینده بسیاری از باشگاه های مختلف بوده است. این اصطلاح در مقابل مرد تک باشگاهی قرار دارد.

K

Kick-off (شروع مسابقه)

در اصطلاحات فوتبال به روش شروع مسابقه اطلاق می شود. توپ از نقطه مرکزی بازی می شود و همه اعضای تیم مقابل حداقل 10 یارد از توپ فاصله دارند.همچنین برای شروع مجدد مسابقه زمانی که گل زده شده است استفاده می شود.

اصطلاحات فوتبال

Kill the game (بازی را بکش)

گلی که برتری یک تیم را افزایش می دهد و نتیجه مسابقه را مشخص می کند و شانس گل تساوی را کاهش می دهد. گلی که بازی را می کشد معمولاً در لحظات پایانی مسابقه به ثمر می رسد.

Kit (کیت)

لباس مخصوص فوتبالی که بازیکنان می پوشند، شامل حداقل یک پیراهن، شورت، جوراب، کفش تخصصی و (برای دروازه بان ها) دستکش های تخصصی.

Knock (ضربه)

آسیب کوچک

یکی دیگر از اصطلاحات فوتبال Kop

نام محاوره‌ای بریتانیایی برای جایگاه‌های پلکانی در استادیوم‌ها، به‌ویژه آنهایی که بلافاصله پشت دروازه‌ها قرار دارند.

Knuckleball

در اصطلاحات فوتبال روشی برای ضربه زدن به توپ به طوری که تقریباً هیچ حرکت چرخشی در طول پرواز ایجاد نمی کند.

اصطلاحات فوتبال

L

Last man (بازیکن آخر)

موقعیتی که در آن بازیکن مهاجم مالکیت توپ را در اختیار دارد و تنها یک مدافع حریف بین توپ و دروازه قرار دارد. اگر مدافع روی مهاجم مرتکب خطا شود، معمولاً کارت قرمز نشان داده می شود.

Last-minute goal (گل دقیقه آخر)

گلی که در دقیقه پایانی یا ماقبل آخر وقت قانونی یا وقت اضافه یا در وقت های تلف شده به ثمر می رسد.

League (لیگ)

در اصطلاحات فوتبال شکلی از رقابت که در آن باشگاه‌ها بر اساس تعداد امتیازاتی که در یک سری مسابقات کسب می‌کنند رتبه‌بندی می‌شوند.

Loan (بازیکن قرضی)

زمانی که بازیکنی به طور موقت برای باشگاهی غیر از باشگاهی که در حال حاضر با آن قرارداد دارد بازی می کند. چنین وامی ممکن است از چند هفته تا یک یا چند فصل طول بکشد. این اغلب در مورد بازیکنان جوانی رخ می دهد که معمولاً به باشگاه های لیگ پایین قرض داده می شوند تا تجربه ارزشمندی کسب کنند. باشگاه قرضی اغلب مسئولیت پرداخت دستمزد بازیکن را بر عهده می‌گیرد، بنابراین زمانی که باشگاه مبدأ به دنبال کاهش هزینه‌ها باشد، ممکن است این اتفاق رخ دهد.

Long ball (توپ بلند)

سعی کنید توپ را در فاصله طولانی از طریق یک سانتر در زمین پخش کنید، بدون اینکه قصد ارسال آن به پای بازیکن دریافت کننده را داشته باشید. این تکنیک که اغلب برای سرعت بخشیدن به بازی استفاده می شود، می تواند به ویژه برای تیمی با مهاجمان سریع یا بلند قد مؤثر باشد.

اصطلاحات فوتبال

Lost the dressing room (از دست دادن رختکن)

در اصطلاحات فوتبال جایی که تصور می شود مربی یک تیم کنترل و حمایت بازیکنان را از دست داده است.

M

Manager (مدیر یا مربی)

در اصطلاحات فوتبال فردی که مسئولیت اجرای روزانه تیم را بر عهده دارد. وظایف مدیر معمولاً شامل نظارت بر جلسات تمرینی، طراحی بازی‌های تاکتیکی، انتخاب ترکیب تیم، انتخاب یازده نفر اولیه و ایجاد سوئیچ‌ها و تعویض‌های تاکتیکی در طول بازی است.

Man-to-man marking (نفر به نفر)

سیستم علامت گذاری که در آن هر بازیکن به جای یک منطقه از زمین، مسئول بازیکن حریف است.

Marking (علامت گذاری)

استراتژی دفاعی، با هدف جلوگیری از دریافت توپ توسط مهاجم از هم تیمی.

Match fixing (تثبیت بازی)

وضعیتی که یک مسابقه به طور کامل یا جزئی با نتیجه از پیش تعیین شده انجام می شود که انگیزه آن انگیزه های مالی است که با نقض قوانین بازی به بازیکنان، مسئولان تیم یا داوران پرداخت می شود.

Mexican wave (موج مکزیکی)

فعالیت جمعیتی خودسازماندهی شده که در آن تماشاگران می‌ایستند، دست‌های خود را در هوا بلند می‌کنند و به ترتیب می‌نشینند و جلوه‌ای موج‌دار ایجاد می‌کند که در اطراف جایگاه‌های استادیوم حرکت می‌کند.

اصطلاحات فوتبال

Mickey Mouse cup (جام میکی موس)

جام، لیگ، یا مسابقات دیگری که استاندارد، اهمیت یا اهمیت کمتری دارند.

 N

Neutral ground or neutral venue (زمین با مکان بی طرف)

در اصطلاحات فوتبال به محل برگزاری مسابقه ای که به هیچ یک از تیم ها تعلق ندارد، گفته می شود.

Normal time (زمان عادی)

90 دقیقه اول یک مسابقه.

یکی دیگر از اصطلاحات فوتبال Nutmeg

در اصطلاحات فوتبال وقتی بازیکنی عمداً توپ را بین پاهای حریف بازی می کند، از مقابل حریف می دود و پاس خودش را جمع می کند.

O

Obstruction

تکنیک دفاعی غیرقانونی، که در آن بازیکن دفاعی که کنترل توپ را در اختیار ندارد، بدن خود را بین توپ و حریف مهاجم قرار می‌دهد، یا حریف را مهار یا چک می‌کند تا از رسیدن آن حریف به توپ جلوگیری کند.

Offside (آفساید)

مربوط به موقعیت بازیکنان مدافع نسبت به بازیکنان مهاجم وقتی توپ توسط هم تیمی برای بازیکن مهاجم ارسال می شود. در ابتدایی ترین شکل خود، بازیکنی در حالت آفساید است که در نیمه زمین حریف خود باشد و در لحظه ای که توپ توسط هم تیمی برای آنها بازی می شود، هم از مدافع آخر و هم از توپ به خط دروازه نزدیکتر است.

Offside trap (تله آفساید)

مانور تاکتیکی تدافعی، که در آن هر یک از اعضای دفاع یک تیم به طور همزمان در حالی که توپ به سمت جلو برای حریف پخش می‌شود، در تلاش برای قرار دادن آن حریف در موقعیت آفساید به جلو می‌رود.

Olympic goal (گل المپیک)

گل مستقیماً از ضربه کرنر به ثمر رسید.

One-club man (بازیکن تک باشگاهی)

بازیکنی که تمام دوران حرفه ای خود را در یک باشگاه سپری می کند.

One-on-one (تک به تک)

وضعیتی که تنها بازیکن بین بازیکن مهاجم و دروازه، دروازه بان حریف است.

یکی دیگر از اصطلاحات فوتبال One-two (یک – دو)

حرکت مهارتی بین هم تیمی ها برای حرکت دادن توپ از مقابل حریف. بازیکن یک توپ را به بازیکن دو پاس می دهد و از مقابل حریف می دود، در نتیجه بلافاصله توپ را از بازیکن دو که توپ را در یک حرکت دریافت، کنترل و پاس داده است، پس می گیرند.

P

Passive offside (آفساید غیرفعال)

استثنا از قانون آفساید، که در آن بازی ممکن است ادامه یابد اگر بازیکنی در موقعیت آفساید تلاشی برای درگیر کردن خود در بازی در لحظه ای که معمولاً یک تماس آفساید برقرار می شود، انجام ندهد و به بازیکن کناری اجازه می دهد تا کنترل بازی را به دست آورد.

Penalty kick (ضربه پنالتی)

ضربه ای که در فاصله 11 متری دروازه انجام می شود، زمانی که یک تیم در محوطه جریمه خود خطا انجام می دهد، اعلام می شود و این تخلف معمولاً با یک ضربه آزاد مستقیم مجازات می شود.

یکی دیگر از اصطلاحات فوتبال Penalty shootout (ضربات پنالتی)

روش تعیین یک مسابقه در مسابقات حذفی که پس از پایان وقت و وقت اضافه با تساوی به پایان رسیده است. بازیکنان هر طرف به نوبت تلاش می کنند تا علیه دروازه بان حریف پنالتی بزنند.

Perfect hat-trick (هت تریک کامل)

زمانی که بازیکنی در یک مسابقه سه گل به ثمر رساند، یکی با پای چپ، یکی با پای راست و دیگری با ضربه سر

R

یکی دیگر از اصطلاحات فوتبال Rabona (رابونا)

روش لگد زدن به فوتبال که به وسیله آن پای ضربه‌ای به پشت پای ایستاده پیچیده می‌شود.

Red card (کارت قرمز)

به بازیکنی برای یک تخلف جدی احتیاطی یا به دنبال دو کارت زرد تعلق می گیرد.بازیکنی که کارت قرمز دریافت می کند مجبور است تا پایان مدت بازی را ترک کند و تیم آن بازیکن اجازه ندارد بازیکن دیگری را جایگزین او کند.

Relegation (سقوط)

زمانی که یک باشگاه در نتیجه کسب کمترین امتیاز در بخش خود در پایان یک فصل، به یک بخش پایین‌تر در سلسله مراتب لیگ پایین می‌آید.

S

Season (فصل)

دوره زمانی که در طی آن مسابقات اولیه در یک کشور خاص برگزار می شود.

Set piece (ضربات ایستگاهی)

توپ مرده که تیم مهاجم به طور خاص تمرین کرده است، مانند ضربه آزاد نزدیک به دروازه.

یکی دیگر از اصطلاحات فوتبال Shielding (محافظ)

تکنیک دفاعی که در آن بازیکن دفاعی بدن خود را بین توپ و حریف مهاجم قرار می دهد تا از رسیدن آن حریف به توپ جلوگیری کند.

Shoot (شوت)

تکنیک ضربه زدن تخصصی که عمدتاً توسط مهاجمان استفاده می شود. هدف از شوت زدن این است که توپ از خط دروازه عبور کند.

T

Tackle (تکل)

روشی که یک بازیکن توپ را از حریف پس می‌گیرد، که یا با استفاده از یک پا برای خلع مالکیت از حریف یا انجام یک تکل کشویی برای ضربه زدن به توپ به دست می‌آید. تکلی که در آن بازیکن حریف قبل از ضربه زدن به توپ، با ضربه آزاد یا پنالتی مجازات می شود. تکل های خطرناک نیز ممکن است منجر به کارت زرد یا قرمز شود.

اصطلاحات فوتبال

(to) Take a touch (لمس کردن)

کنترل توپ با قسمت قانونی بدن قبل از پاس دادن یا شوت.

یکی دیگر از اصطلاحات فوتبال Technical area (منطق فنی)

منطقه ای که مدیر باید در حین مربیگری تیم خود در طول یک مسابقه در آن بماند،که با خطوط سفید در کنار زمین مشخص شده است.

U

Underdog

تیمی که انتظار نمی رود در بازی یا رقابت خاصی برنده شود.

V

Vanishing spray (اسپری ناپدیده شونده)

رنگ آئروسل با ماندگاری کوتاهی که توسط داور روی چمن اعمال می شود تا در یک ضربه آزاد، محوطه محرومیت را مشخص کند.

Vuvuzela

سازهای پلاستیکی به شکل شاخ که توسط هواداران در جام جهانی فوتبال 2010 در آفریقای جنوبی رایج شد.

اصطلاحات فوتبال

W

Wall or defensive wall (سوار یا ویدار دفاعی)

ردیفی از بازیکنان دفاعی که در فاصله 10 یاردی یا 9 متری از یک ضربه آزاد صف آرایی می کنند و بخشی از دروازه را می پوشانند، با این هدف که ضربه زدن مستقیم از ضربه آزاد به سمت دروازه را برای بازیکن مهاجم دشوارتر کند.

یکی دیگر از اصطلاحات فوتبال Wing (بال)

ناحیه ای از زمین که به موازات کناره ها اجرا می شود.

Winger (وینگر)

بازیکن خط میانی پهن که تمرکز اصلی او ایجاد سانترها در محوطه جریمه است یا به عنوان یک هافبک پهن شناخته می شود.

Withdrawn (کنار گذاشته شده)

هافبک مهاجم یا هجومی که عمیق تر از نام پست معمولی خود بازی می کند. یک هافبک رو به جلو یا هجومی که به عمق می‌افتد، ممکن است به عنوان بازی در نقش کناره‌گیری توصیف شود.

Y

Yellow card (کارت زرد)

توسط داور به بازیکنی که مرتکب تخلف احتیاطی شده است نشان داده می شود. اگر بازیکنی مرتکب دو تخلف احتیاطی در یک مسابقه شود، کارت زرد دوم و به دنبال آن یک کارت قرمز دریافت می‌کند و سپس اخراج می‌شود.

Z

یکی دیگر از اصطلاحات فوتبال Zonal marking (علامت گذاری منطقه ای)

سیستم علامت گذاری، که در آن هر بازیکن مسئول یک منطقه از زمین است، نه یک بازیکن مقابل.